گونهشناسی «اعتراض» باید در دستور کار پژوهشگران و مسئولان قرار گیرد. اعتراض را به اعتبارهای گوناگون میتوان بخشید. با «استعاره» از دانش «روانشناسی» و فن «رواندرمانی» مبتنی بر عبارت «پرخاشگری فعالانه و منفعلانه»، پدیدار «اعتراض» به اعتبار «فعالانه/منفعلانه» به دو قسم بخشیده میشود:
- اعتراض فعالانه: همان که از اعتراض در اذهان متبادر میشود و اینکه معترض «واضح» و تا حدودی «مستقیم» (با کنشگریهای متعارف/مرسوم) اعتراض خود را «ظاهر» کند که شاید بتوان آن را «اعتراض عن قدرة/شجاعة» نیز نامید.
- ۲. اعتراض منفعلانه: اعتراضی که فعالانه نیست؛ یعنی تا حدودی «خفی/پنهان» است و «احتمال» تفسیرهای دیگر دارد و نیازمند «استنباط» است و برخی مصادیق آن «تسویف/تعلل» در انجام وظایف (پشتگوشانداختن/از کار دررفتن) بهعمد کاری را بی/کمکیفیت انجامدادن یا به تعبیری، «خرابکردن» آن (از کار زدن/بخس و تطفیف)، «بهرهگیری شخصی» از امکانات و اموالی که در اختیار دارد و … که آن را میتوان «اعتراض عن عجز/ضعف» نیز خواند (این اعتراض منفعلانه را در کودکان و بانوان بیشتر میتوان دید؛ برای نمونه، خانم خانه نسبت به چیزی معترض است؛ ولی به طور منفعلانه، غذا را شور میکند یا به همسر رسیدگی نمیکند یا …). در اینگونه اعتراض که با تعابیری مانند «لجاجت/لجبازی» نیز همراهیپذیر است، معترض به نحوی میخواهد به «معترض علیه» ضربه زند و با آن او را «متنبه» کند (تنبه بخشد!) و حتی به نحوی از او «انتقام» بگیرد. اینگونه اعتراض در نبود «ظرف اعتراض» یا به تعبیری، «اعتراضپذیری» پیش میآید (پدیدار «غیبت» (جهد العاجز) با آن مرتبط است) و حتی با نداشتن «جرئت» هزینه دادن و نپذیرفتن «لوازم/عواقب» احتمالی اعتراض فعال «فیالجمله»، همراه است! ناگفته نماند اینگونهی اعتراض به نحوی «نااخلاقی» ست و اگر در آغاز نیز فیالجمله، «توجیهپذیر» باشد، بهتدریج، «عادت» بلکه «فرهنگ» میشود و برای یک جامعه بسیار، بسیار، بسیار «خطرناک» است. لازم بذکرست که «پرخاشگری منفعلانه» در روانشناسی یک «بیماری/اختلال» بشمار میآید! بر همگان است و بیشتر بر حکومت مردان که «امکان مشروع/قانونی» اعتراض فعال و «ظرف مناسب» انتقاد جامعه را برپایهی «اصل ۲۷ام قانون اساسی» فراهم کنند!
نویسنده: سجاد هجری