خانه » رویدادها » کافه آینده نقش جامعه مهاجران در آینده ایران
خانه » رویدادها » کافه آینده نقش جامعه مهاجران در آینده ایران

کافه آینده نقش جامعه مهاجران در آینده ایران

امیرحسین چیت ساززاده پژوهشگر حوزه سیاست‌گذاری مهاجرت در شروع نشست اشاره‌ای به نسبت تجارت و مهاجرت و تاثیر مهاجران در اقتصاد کشور مقصد داشت و گفت:

ما به زودی چه به اجبار و چه به اختیار باید از یک دولت مبتنی بر درآمد نفتی عبور کنیم. حتی اگر تحریم‌ها را در نظر نگیریم، نمی‌توانیم نفت را به عنوان منبع مالی حفظ کنیم. در حال حاضر باید به این فکر باشیم که منبع درآمدی ما چه باید باشد؟ از طرفی ایران در منطقه خشک است و نمی‌توان کشاورزی را به عنوان منبع درآمد دانست. ایران مزیت ژئوپلیتیک دارد و در چهارراه ایران قرار گرفته و بین اروپا و آسیا است و این ظرفیت خوبی برای ما هست که پتانسیل‌هایی که مبتنی بر این مزیت است را فعال کنیم. پتانسیل‌های این مزیت تجارت، ترانزیت و گردشگری است. برای فعال‌سازی این سه گزینه باید در سطح حاکمیت و مردمی گشودگی در مقابل کشورهای همسایه داشته باشیم.

اگر ایران سیستم‌های مهاجرتی داشته باشد که مهاجرین را از سایر کشورهای دیگر جذب کند یا ظرفیت مهاجرین حاضر در ایران را فعال کند تا دریچه ما برای گشودگی فرهنگی و تجاری شوند.

طبق آمارها مهاجرین ۳درصد از جمعیت جهان را تشکیل داده و ۱۰ درصد از تولید ناخالص ملی (GDP) را تولید می‌کنند. ریسک‌پذیری، تلاش بیشتر در محل سکونت جدید عوامل روانشناختی و جامعه شناسی این تولید ۳ برابری GDP است.

آمارها می‌گویند که اگر ۱۰درصد جمعیت مهاجر در کشوری افزایش پیدا کند، ۱/۵درصد میزان تجارت آن کشور افزایش پیدا می‌کند. به طور مثال شبکه‌های تجاری که به واسطه عراقی‌ها در ایران شکل گرفته در تجارت ایران بسیار تاثیرگذار است.

گفته می‌شود که در ایران ۱-۲ میلیون مهاجر وجود دارد که غیرقانونی شناخته می‌شوند. وقتی این تعداد از مهاجرین را غیرقانونی قلمداد می‌کنیم،‌ نمی‌توانیم تاثیرات مهاجران را رصد کنیم از این جهت آمارهای ایران قابل اتکا نیست.

حقیقت طلب مدیر پژوهش انجمن دیاران از دریچه ورود مهاجران به ایران نگاه خود را بیان کرد: 

ایران در آینده بحران جمعیتی در زمینه پیر شدن جمعیت خواهد داشت و همه نسبت به این مسئله متفوق‌القول هستند. این مسئله صرفا مختص به ایران نبوده و کشورهایی در شرق و غرب هستند که از قبل با این بحران روبرو شده‌ و سیاست‌های متفاوتی را در پیش گرفته‌اند. یکی از کشورها ژاپن بود که به بیگانه ستیزی مشهور بوده‌ و به بیگانه‌ها روی خوش نشان نمی‌داد، در مقابل این بحران سیاست بالا بردن سن بازنشستگی و افزایش کیفیت زندگی را در پیش گرفت. ژاپن و سیاستی که در پیش گرفته خاص بوده و هر کشوری نمی‌توان این سیاست را پیاده کند به طور مثال روزانه ۱۰هزارنفر کوه فیجی را فتح می‌کنند.

آلمان دقیقا برعکس ژاپن عمل کرد. آلمان نیز کشوری بیگانه‌ستیز بود و بعد از جنگ جهانی دوم کارگران ترک و یوگسلاو زیادی را به کشور آورد و آن‌ها را هیچوقت به عنوان شهروند نپذیرفت. آلمان از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ سیاست خود را به دلیل مسائل جمعیتی تغییر داد و آلمان تبدیل به کشوری مهاجرپذیر تبدیل شد. کارهایی که آلمان برای فرهنگ‌سازی مهاجرپذیری انجام داد نیز قابل ستایش بود به طور مثال سریالی به نام کبری۱۱ ساخته شد که در آن ۲قهرمان اصلی آلمانی و ترک بودند.

در ایران نیز بحران بیکاری وجود دارد که خیلی از مخالفان پذیرش مهاجر نرخ بیکاری را مثال می‌زنند که البته نرخ بیکاری کشور ما در تحصیل کرده‌ها بالاست. نیروی کار مهار و سطح پایین کم است و بعد از مدتی مطمئنا در رده‌های میانی نیز دچار کمبود نیرو خواهیم شد.

امکانات قانونی برای جذب مهاجر داریم که ۸۰ سال پیش نوشته شده که در حال حاضر نیز امکاناتی را برای جذب مهاجر فراهم آورده‌است. در این قانون شهروندها به دو نوع اکتسابی و زادی تقسیم می‌شوند که شهروندهای اکتسابی نمی‌توانند مدیران دولتی شوند. موادی در قانون ما وجود دارد که نسل ۳و ۴ مهاجر تابعیت ایرانی داشته باشد. سیاست ۴۰سال اخیر ایران به صورتی بوده که مهاجر نمی‌خواهیم. گفته می‌شود که ما به هر اندازه‌ای که مهاجر قانونی داریم،‌مهاجر غیرقانونی نیز داریم و سوالی پیش می‌آید که سیاست ما چه مشکلی دارد که این تعداد مهاجر غیرقانونی در ایران ساکن هستند. بعد از دهه ۶۰ سیاست بازگشت به وجود آمد که مهاجران افغانستانی باید به کشورشان بازگردند. آیا نباید به مهاجرپذیر شدن فکر کنیم؟

امیرحسین چیت ساززاده پژوهشگر حوزه سیاست‌گذاری مهاجرت در سوال حقیقت طلب گفت:

ما باید گشودگی فرهنگی داشته باشیم. فرهنگی که در کشور ما رایج است دقیقا نقطه مقابل گشودگی فرهنگی و تجاری گفته شده است. ایرانی‌ها نژادپرست نیستن بلکه به واسطه اشغال‌هایی مانند مغول که در تاریخ اتفاق افتاده باعث شده که بحث امنیت برای ما پررنگ‌تر شود. برای مهاجرپذیرتر شدن باید این ذهنیت تغییر پیدا کند.

حقیقت طلب مدیر پژوهش انجمن دیاران نهادهای تاثیرگذار در امر مهاجرپذیری را نهادهای انتظامی دانست و گفت. جمعیت مهاجرین در ایران همیشه میلیونی بوده و در حال حاضر حدود ۳درصد جمعیت ما شکل داده‌اند. تا الان نهادهای انتظامی متولی امور مهاجران ایران بودند. اصلی‌ترین نهاد موجود اداره کل اتباع خارجی وزارت کشور که در وزارت کشور است نهادی التزامی است و نگاه امنیتی به مسائل مهاجران دارد. نهاد فرهنگی،‌سیاست‌گذاری و اقتصادی همیشه سهم کمتری داشتند که باید اصلا درست نیست. جامعه فرهنگی ما این نیاز را حس کرده به طور مثال در جشنواره سینما حقیقت امسال حدود ۱۰ مستند مربوط به مهاجران بود که تا سال‌های گذشته معمولا ۲-۳ فیلم به این موضوع اختصاص پیدا می‌کرد.

 

حاضرین در این نشست حضور داشتند و سوالات خود را از مهمانان این نشست پرسیدند:

  • فرصت‌های تجارت مهاجرین در ایران به چه صورت است؟

چیت‌ساز زاده با اشاره به موانع فرصت تجاری در پاسخ به این سوال گفت: موانعی در ایران وجود دارد که روی مهاجرین ساکن در ایران و ایرانی‌های مهاجر تاثیرگذار است. این موانع کلان در کلیت فعالیت اقتصادی در ایران تاثیر می‌گذارد. برای اینکه مهاجرت روی تجارت تاثیرگذار باشد باید در سطح سیاستی پیش‌زمینه‌ای داشته باشیم. اولا سیاست‌‌های تجاری با این موضوع تناسب داشته باشند. دوما اقتصاد باز داشته باشیم.

  • آیا زمان پذیرش مهاجران نسل دوم و سوم نرسیده‌ است؟

حقیقت طلب راهکار خود برای تغییر نگاه امنیتی را بیان کرد: زمان پذیرش نسل دوم و سوم مهاجران رسیده و مشکل مهاجران افغانستانی نیست بلکه ترس سیاست‌گذار ماست. باید سیاست‌گذار خود را آگاه کنیم که تصمیم‌ نگرفتن، تصمیم خوبی نیست.

  • نگاه امنیتی باید از کجا تغییر پیدا کند؟ با توجه به اینکه گفته شد سیاست مهاجرین از سال ۱۳۱۳ نوشته شده آیا سیاست باید عوض شود یا سیاست‌گذار؟

برای شروع کار باید مهاجرین نخبه پیش‌قدم شده و نیاز جامعه مقصد را به خودشان نمایان کنند. نگاه موجود حاصل ۴۰سال زمان بوده و نمی‌توان با فرهنگ‌سازی چندین ماهه انتظار داشت که فرهنگ تغییر پیدا کند.

امیرحسین چیت ساززاده در پاسخ به تغییر نگاه امنیتی گفت: اگر مهاجرین افغانستانی به عنوان شهروند ایرانی بتوانند اثر مثبت‌تری بگذارند تا سیاست‌گذاران و مردم ایرانی این افراد را راحت‌تر بپذیرند. به نظرم الان زمانی است که باید برای نسل دوم افغانستانی‌های مقیم ایران از واژه افغانستانی-ایرانی استفاده کنیم.

حقیقت طلب مدیر پژوهش انجمن دیاران در انتهای نشست،‌ مطالب گفته شده را جمع‌بندی کرد و گفت:

صحبت در این نشست به دو بخش سیاست‌گذاری آینده مهاجرت در ایران و موانع پیش‌رو تقسیم شد. تمامی افراد در این نشست متوفق‌القول هستند که با این فرمان به جایی نخواهیم رسید. لزوم تغییر سیاست‌گذاری این است که سقلمه‌ای به سیاست‌گذارها زده شود.

رویدادهای مرتبط