خانه » رویدادها » حکمرانه – نشست سوم

حکمرانه – نشست سوم

سومین رویداد «حکمرانه» با حضور جناب آقای محمد فدایی، دانشجوی دکتری مدیریت در روز سه‌شنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱ در خانه‌ اندیشه‌ورزان برگزار شد که در ادامه، گزارشی از رویداد آمده است.

مطلبی که می‌خواهم خدمت شما عرض کنم، یک ایده و یک رویکرد خاص در رابطه با موضوع جلسه، که ارزیابی و عملکرد مدیران است، می‌باشد. در پی آن یک ایده اجرایی مبتنی ‌بر رویکرد که چه عملی را در قبال آن می‌توان انجام داد. بنده مطالب اصلی را بدون حاشیه خدمتتان عرض می‌کنم.

با در نظر گرفتن موضوع اصلی این جلسه که ارزیابی عملکرد مدیران دولتی است، به نظر من با دو رویکرد مواجه هستیم:

  • رویکرد کلاسیک: مثل دانشگاهی که همه‌ی ما در فضای آن کار کردیم و نسبت به آن گرایش ذاتی و قهری داریم. یک برخورد کلاسیک و با مفهوم، یعنی بدانیم ارزیابی عملکرد مدیران باید چگونه باشد و این مدل ارزیابی در دنیا به چه صورت است؟ این یک مدل فکر کردن است که بالاخره محاسن و معایبی هم دارد.
  •  تفکر مساله‌مند: بدین معنی که قبل از اینکه با مفهوم روبه‌رو شویم، موضوع را بررسی ‌کنیم.

اگر موضوع ارزیابی عملکرد مدیران به تاخیر بیافتد، پاسخ ما به این کمبود چیست؟

به نظر من ارزیابی عملکرد مدیران دولتی، غیر واقعی است و هرچقدر هم ما در آن مدل‌ها و روش‌ها باهم بحث کنیم، چالش‌هایی به

وجود می‌آید.

سنجش عملکرد چند وجه دارد: یک وجه فکری و دو وجه مدیریتی.

وجه دوم از سنخ پیچیدگی سیاسی است. مدیران در پاسخ به سنجش عملکرد خود دلایلی می‌آورند که خارج از توان و اراده‌ی خود آن‌هاست. مدیری هم که قرار است سنجش کند، منفعل می‌شود.

سنجش عملکرد برای چه کسی مسئله است؟ عملکرد برای چه کسی مهم است؟

شما از نظر سیاسی نگاه کنید؛ من امروز شهردار فلان شهر شده‌ام و یک روزنامه زیر‌مجموعه من است. می‌خواهم برای آن مدیر انتخاب کنم. چه کسی را انتخاب می‌کنم؟ به کسی که بالاترین عملکرد را در روزنامه قبل دارد، یا به نزدیک‌ترین آدم به خودم؟ اگر به نزدیک‌ترین آدم بدهم که اصلاً مسئله‌ی من سنجش عملکرد نیست؛ یعنی در مدل انتخاب من، عملکرد نقشی ندارد که حالا سنجش آن بخواهد موضوعیت داشته باشد. اگر از موضوعیت افتاد، همه‌ی کارهایی که در سنجش عملکرد می‌کنیم، بیهوده است.

دو مانع واقعی برای انجام نشدن ارزیابی عملکرد وجود دارد: مانع اول: سنجش به دلایل سیاسی پیچیده است. مانع دوم: ارزیابی عملکرد، موضوعیت واقعی ندارد.

برای برداشتن این دو مانع ابتدا باید باب تفسیر و ربط‌دادن پدیده‌ی سیاسی به عملکرد مدیران بسته شود و سپس کاری کنیم که عملکرد واقعی شود و موضوعیت پیدا کند و در نهایت به ذی‌نفع اصلی خود گره‌ بخورد.

رویدادهای مرتبط