گزارش رویداد درآمدی بر دانشگاه حكمت بنيان در سایت خانا ، خانه اندیشه ورزان
خانه » رویدادها » درآمدی بر دانشگاه حكمت بنيان

درآمدی بر دانشگاه حكمت بنيان

مهدی فاتح راد در ابتدا به بيان خلاصه‌ای از رهيافت دانشگاه حكمت بنيان پرداخت و رويکردهای امام (ره) و رهبري معظم انقلاب را درباره دانشگاه‌ها تبيين کرد. وی در ادامه در رابطه با ظهور دانشگاه‌ها به بيان نظرات خود پرداخت و اين‌گونه گفت که اولين دانشگاه در ايتاليا به وجود آمد اما مرجعيت با دانشگاه‌های کمبریج و آکسفورد انگليس شروع شد. او در اين مرحله به گونه شناسی دانشگاه‌های مرسوم دنيا پرداخت و بيان داشت که شروع مرجعيت با انگليس بود و در ادامه با فرانسه و آلمان رقم خورد و در نهايت به دانشگاه‌های آمريکايی ختم شد. فاتح راد همينطور به اين موضوع هم اشاره کرد که در ايران نسبت به دانشگاه‌ها، ملاحظات نسلی می‌شود. 

سپس به بیان روند آموزش عالی در ایران پرداخت و مراحل و سیر آن را که شامل قبل از اسلام، اسلام تا قرن سوم، دوره شکوفایی، دوره توقف و انحطاط، رونق کوتاه مدت و استمرار انحطاط، ورود الگوهای غربی، تقلید و غرب‌گرایی و پس از پیروزی انقلاب هست، اشاره کرد.

در ادامه به بررسی رساله دکترایی پرداخته شد که خود دکتر استاد راهنمای آن بود. در ادامه الگوی دانشگاه تراز انقلاب اسلامی مبتنی بر اندیشه‌های امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب، با حضار به اشتراک گذاشته شد. وی در ادامه به مقایسه دانشگاه‌های غربی، حوزه علمیه و دانشگاه تراز انقلاب اسلامی پرداخت. فاتح راد هدف دانشگاه تراز انقلاب را حکمت و بلوغ حکمت دانست و بنیان دانشگاه را در یکپارچگی فرد و جمع، ظاهر و باطن، نظر و عمل برشمرد.

در ادامه بنیادهای این بلوغ را تشریح کرد که شامل مفاهیم فلسفی هم می‌شد:

شان آدمی را در شئون مختلف افقی و عمودی حدیث اصول المعاملات امام صادق (ع) بررسی کرد. آدمی در رابطه با خود و خدایش رابطه‌ای عمودی دارد و با دیگران و جهان پیرامونی رابطه‌ای افقی دارد که این خود بنیادی از بنیادهای بالغ شدن حکمت از ديد او بود.

در ادامه برای یکپارچه نشان دادن ساحت انسانی به سوال «انسان کیست؟» از دیدگاه‌های مختلف دینی و غربی پرداخت و یکپارچگی نظر و عمل را از این مباحث، مباحث فطری انسانی و مطالعات مرحوم شاه آبادی که در قسمت بلوغ حکمت بنیان دانشگاه بود را نتیجه گرفت.

مطالعات فلسفی مربوط به این حوزه را در مباحث فطری، طبیعت، حواس، عقل (مفهوم کلی) و قلب (معنا) بررسی کرد. از این مطالب فلسفی، یکپارچگی ظاهر و باطن را نتیجه گرفت و نسبت عهد، فطرت و اقامه وجوه حس، عقل و قلب را بازگو کرد. 

سپس الگوهای مدرنیته، پست مدرن و توحیدی را تشریح کرد و الگوی مورد نظر جمهوری اسلامی را الگوی توحیدی دانست و دانشگاه حکمت بنیان را یکی از زیربناهای اساسی آن معرفی کرد.

او معتقد است که باید تمدن غرب را هضم کرد نه غرب ستیز، نه غرب گرا، نه غرب باور و نه غرب گزین بود. بلکه باید تمدن غرب را تجزیه و تحلیل کرد. این تجزیه باید به همراه هضم معنوی (امور اخروی و معنویات) هم باشد بنابراین فاتح راد، ظهور الگوی توحیدی را در هضم معنوی-مادی دانست.

در ادامه برای تبیین بهتر نظر و عمل به این نکته اشاره کرد که علم شأن نظری دارد، نوآوری شأن عملی دارد و فناوری حلقه واسط این دو است. این اشتباه است که عده ای فناوری را صرفا تئوری می دانند یا عمل خالص؛ بلکه ترکیبی از این دو است. در ادامه همین مبحث رویکردهای تحلیلی یعنی ساختار، زمینه و محتوا؛ ترکیب، یعنی نظام و شبکه را توضیح داد و از این طریق نظر و عمل را تبیین کرد. وی اشاره کرد که نباید تحلیل و ترکیب را با هم اشتباه کرد و نسبت دین، علم، نظر و عمل را بیان کرد و حکمت را ذاتا ترکیبی دانست. 

بار دیگر مواجهه حسی، عقلی و قلبی را بازگو کرد و هدف اصلی را مواجهه قلبی دانست که شامل راهبری نظر توسط نظر- عمل یکپارچه است. 

در ادامه مباحث فلسفی خود به حیات طیبه اشاره کرد که معماری عبودیت (معماری نظر- عمل) علت آن است. معرفت را حد واسط نظر و عمل بیان کرد که در نتیجه همه این موارد به این موضوع اشاره کرد که غایت اصلی گسترش مرتبه مند و متوازن حکمت (تاملی ترکیبی) است. و همه این‌ها برای ایجاد الگوی جدید در رابطه با حیات طیبه می‌باشد. 

در این قسمت به ارتباط فناوری و حکمت بنیان پرداخت و این طور بیان داشت که تشخیص، تعیین و حصول فناوری در کانون‌ها ( شبکه‌ای که فناوری در آن حصول پیدا می‌کند)، که همین کانون‌ها به مراکزی برای مباحث حکمت بنیان تبدیل می‌شوند.

او اظهار داشت، دانشگاه حکمت بنیان پژوهشکده و از این قبیل موارد، ندارد بلکه شبکه مراکز حکمت بنیان است. در این رویکرد خود بخود موضوعات به سمت آن هدف حقیقی خود حرکت کرده و این دانشگاه فهم و استیفای حقوق عامه می‌کند که این دانشگاه خود، در زمینه‌ای از دولت، زیرساخت و…. حکمت بنیان شکل می‌گیرد. 

برای تشریح بهتر بحث به شئون نظری و عملی بازار پرداخت و بيان کرد با ایده‌ی یک نفر که ثمره مالی دارد باید حق و حقوق او نيز به خوبی پرداخت شود و این مسائل دانش بنیان باید به سمت حکمت بنیان حرکت کند. او نظر خود را مبنی بر مرجعیت حکمی می‌داند. 

قصد اصلی خود را از یکپارچگی تمام مواردی که قبل از این توضیح داده شد یکپارچگی جزء و کل دانست. وی سه شیوه بنیادین مواجهه با واقعیت را به انفعالی، بیش فعالی و منظومه حکمروایی تقسیم کرد و گفت :که در منظومه حکمروایی، حکمت بنیان شکل می‌گیرد.

در ادامه، مباحث خود را به طور خلاصه این‌گونه دانست که جوهره غرب، بازار و بخش خصوصی در کانون (که قبلا توضیح داده شده است)؛ در شرق، دولت در کانون مطرح می‌شود و در تمدن نوین اسلامی که غایت ماست دانشگاه حکمت بنیان که حاصل ذوب حوزه و دانشگاه کنونی در همين کانون و فهم و استیفای حقوق عامه است، تعریف می‌شود. 

همچنین ايشان از ارائه کتابی در آینده خبر داد که با همین موضوع دانشگاه حکمت بنیان در دست بررسی و چاپ است.

در پايان هم حضار به بيان ديدگاه‌ها و سوالات خود پرداختند.

رویدادهای مرتبط