خانه » رویدادها » نبرد پنهان ایران و اسرائیل

نبرد پنهان ایران و اسرائیل

در ابتدا مهمانان برنامه به موضوع نبرد پنهان پرداختند.

عبدی کارشناس مسائل امنیتی

امروزه درگیر مبارزه در جنگی هستیم که به نام‌های جنگ کثیف یا جنگ نرم شناخته می‌شود. این جنگ از دو دهه پیش و از اوایل دهه ۸۰ شروع شده است. 

در دهه ۶۰ و از نگاه اسرائیل،‌ ایران دشمن است اما تهدید نیست. بعد مسافت و فقدان تکنولوژی و فناوری‌های نوین نظامی و امنیتی و مسائل دیگر مانع از رویارویی مستقیم بود. در آن زمان تهدید نخست رژیم صهیونیستی صدام حسین و عراق بودند. برای نمونه می‌توان به برنامه اتمی صدام حسین در سال ۱۹۸۱ اشاره کرد. آخرین حمله صدام نیز در جنگ دوم خلیج فارس بود که ۵۱ موشک اسکاد به سمت فلسطین ارسال کرد که بعضی از این موشک‌ها به تل‌آویو اصابت کرد. بعد از فروپاشی دولت صدام، رژیم صهیونیستی به دنبال این بود که یک دشمن بعدی کیست.

رژیم صهیونیستی به لحاظ ماهیت امنیتی و نظامی نیازمند داشتن یک دشمن است. رژیم با این دشمن بر روی چالش‌ها و بحران‌های داخلی خود سرپوش می‌گذارد. در ضمن رژيم با این کار انسجام داخلی خود را بر محور دشمن خارجی تعریف می‌کند. به این کار دیگر ستیزی گفته می‌شود و رژيم صهيونيستی یکی از دیگر ستیز‌ترین ایدئولوژهای دنیا است. از اواخر دهه ۱۹۹۰ ایران به عنوان دشمن اول رژیم شناخته و تعریف شد. 

دو سال پیش فیلم مستندی از شبکه ۱۱ اسرائیل در رابطه با سرقت اسناد هسته‌ای ایران پخش شد. در ابتدای این مستند اعلام شد که در سال ۱۹۹۳، یک افسر اطلاعاتی موساد با نام مستعار کالان مامور پیگیری برنامه اتمی ایران در اروپا شد. در انتهای این مستند اعلام شد که این افسر اطلاعاتی در حال حاضر رئیس موساد است. یعنی یوسی کوهن از سال ۱۹۹۳ مامور پرونده اتمی ایران است. برگمن در کتاب برخیز و اول او را بکش اعلام می‌کند که رئیس وقت موساد یوسی کوهن را مسئول اداره ایران در در سازمان موساد کرد. به عبارت دیگر کلیه فعالیت‌های رژیم علیه ایران زیر نظر یوسی کوهن انجام می‌شد.

تامیر پاردو رئیس موساد از ۲۰۱۱-۲۰۱۶ در مصاحبه‌ای در تلویزیون موساد اعلام می‌کند که سال ۲۰۰۳نخست وزیر وقت اسرائیل دو ماموریت جدید برای موساد تعریف می‌کند. ماموریت اول اینکه آغاز جنگ پنهان با ایران. ماموریت دوم نیز آغاز کلید زدن روابط امنیتی با کشورهای عرب به خصوص اعراب خلیج فارس. این فرایند از سال ۲۰۰۴ شروع می‌شود که در هر دو ماموریت موفق عمل کردند. 

برای انجام این ماموریت‌ها پروژه‌ای تحت عنوان پروژه دانیل تعریف شد. دانیل، پروژه‌ای سری و راهبردی بود از ترکیب آکادمیسین‌های اسرائیلی و خارج از اسرائیل. فاز اول این پروژه بین سال ۲۰۰۳تا ۲۰۰۹ اجرایی شد و در سال ۲۰۰۹ بعضی از ابعادش منتشر شد. برای اولین بار در پروژه دانیل مفهوم تحت وجودی صورت بندی شد و ایران را به عنوان تهدید وجودی اسرائیل شناختند. بعد از سال ۲۰۰۹ و ارائه پروژه دانیل مرحله اول جنگ پنهان با ایران شروع می‌شود. ترورهای هسته‌ای از سال ۲۰۰۹ با شهید علی محمدی آغاز پیدا می‌کند. مرحله دوم پروژه دانیل تا ۲۰۱۱ و ترور شهید احمدی روشن ادامه پیدا می‌کند. فعالیت‌های این مرحله با هماهنگی دولت اوباما و در راستای تحت فشار قرار دادن ایران برای مذاکرات است.

به نظرم ریشه اصلی جنگ پنهان غفلت است. جنگ پنهان از غفلت دستگاه‌های امنیتی و سیستم سیاسی کشور پدید آمد

آشنا کارشناس مسائل غرب آسیا

در ابتدا در رابطه با جنگ پنهان شروع می‌کنم و ملاحظاتی که در این خصوص وجود دارد. جنگ تعریف مشخصی دارد اما برای اینکه یک درگیری را جنگ بنامیم، باید درگیری مسلحانه اتفاق بیفتد. در رابطه با پنهان بودن نیز تردید وجود دارد که اتفاقات پنهان نیستند. ما با اقداماتی مواجه‌ایم که مسئولیت پذیری به صورت غیر سریع و تلویحی انجام می‌شود. به طور خلاصه ما با شرایطی روبرو هستیم که اقدامات مخربانه متقابلی که فاقد مسئولیت‌ پذیری صریح و رسمی است. به صورت استعاری می‌توانیم اتفاقات بین ایران و اسرائیل را جنگ پنهان بدانیم اما به صورت تعریفی خیر. 

برای توضیح بهتر باید شرایط موجود، شرایط منطقه و شرایط داخلی دو طرف را روشن کنیم. گفته شد که اقدامات از دهه ۹۰ میلادی شروع شده اما من اعتقاد دارم که از قبل‌تر آغاز شده. پیش از وقوع انقلاب اسلامی ما تقابل را بین دو طرف شاهد بودیم. در حال حاضر شکل این تقابل فی مابین ایران و اسرائیل عوض شده. شوروی از کشورهای عربی حمایت می‌کرد در حال مبارزه با رژیم صهیونیستی بودند. در مقابل نیز آمریکا نیز از اسرائیل حمایت می‌کرد. با فروپاشی شوروی تهدیدات رژیم صهیونیستی عوض شده و کشورهای عربی نیز پشتوانه خود را از دست دادند. تا جایی که کشورهای عربی از دایره تهدیدات اسرائیل خارج شدند. با این وجود صدام همچنان با رژيم مقابله می‌کرد که با فروپاشی صدام این تقابل نیز از بین رفت. 

در مقابل تضعیف کشورهای عربی و ارتش‌هایشان، گروه‌های شبه نظامی شکل گرفتند. این گروه‌های شبه نظامی تهدیدهای جدید رژیم صهیونیستی بودند. 

وضعیت منطقه به خوبی با تئوری رئالیسم در روابط بین‌الملل سازگار است. در این تئوری گفته می‌شود که در تشریح وضع موجود در منطقه با کشورهای دارای حاکمیتی مواجه می‌شویم که هیچ قدرت بالاتری از فاعله مرکزیتی وجود ندارد. مفروضه دوم رئالیسم این است که همه کشورها دارای قابلیت صدمه زدن و نابودی دیگر کشورها را دارند. مفروضه سوم؛ کشورها در مورد نیت‌های یکدیگر اطمینان ندارند. به عبارت دیگر هیچ کشوری اطمینان ندارد که بر علیه‌ش اقدامات نظامی نشود. مفروضه چهارم؛ مهم‌ترین انگیزه کشورها و نظام‌های سیاسی حفظ بقای خود است. مفروضه آخر؛ کشورها برای حفظ بقای خود از کنش‌ راهبردی و منطق راهبردی استفاده می‌کنند. کشورها از این منطق راهبردی برای بقای خود استفاده می‌کنند. 

ما باید از این مفروضات و تئوری رئالیسم در روابط بی‌الملل استفاده کنیم تا روندهای رفتاری کشورها را بشناسیم. 

الگوهای رفتاری کشورها:

  • کشورها از یکدیگر می‌ترسند. کشورها این فرضیه‌ را دارند که جنگ نزدیک است. 
  • کشورها به دنبال تضمین بقا خود خواهند بود. وقتی که قدرت مرکزیتی وجود ندارد این خود کشورها هستند که باید خودشان این تهدیدات را برطرف کنند. 
  • کشورها تلاش می‌کنند که جایگاه خودشان را در نظام جهانی مستحکم کنند. 

منازعه بین ایران و اسرائیل را بر طبق همین الگو نگاه کنیم. با این نگاه متوجه می‌شویم که منازعه فی مابین یک منازعه برای افزایش قدرت نسبی کشورها در سطح منطقه و جهان است. دو کشور تلاش می‌کنند تا مانع از افزایش قدرت طرف مقابل شوند. اسرائیل دو موضوع «هسته‌ای و گروه‌های شبه نظامی تحت حمایت ایران» را عامل افزایش قدرت ایران می‌داند. در نتیجه برای مقابله با افزایش قدرت ایران، برنامه‌هایی برای ضعیف کردن این دو عامل اجرا می‌کند. 

اسرائیل برای مقابله با ایران و دشمنان دیگرش استراتژی دیگری را پیش می‌گیرد. راهبرد اصلی اسرائیل جلوگیری از جنگ بود. از استراتژی جدید می‌توان به تضعیف قابلیت‌های نسبی دشمنان و مشروعیت زدایی اقدامات طرف مقابل اشاره کرد. اسرائیل دست به افشاگری‌هایی می‌زد تا مشروعیت طرف مقابلش را در نظام‌های بین‌المللی زیر سوال ببرد. با این‌کار زمینه اقدام خودش را در مقابل اقدامات طرف مقابل فراهم کند. که اگر زمانی چنگ صورت گرفت ارتش اسرائیل در شرایط بهینه قرار گرفته باشد. رژیم صهیونیستی برای اینکه اقداماتش منجر به جنگ نشود، هیچ‌وقت مسئولیت‌ها را به طور کامل نمی‌پذیرد. نکته دیگر اینکه این اقدامات را به لحاظ مکانی و زمانی به صورت پراکنده طراحی می‌کند. 

علی صمدزاده پژوهشگر و کارشناس مسائل غرب آسیا و محور مقاومت

من موضوع را به این‌گونه می‌بینم که یک ارتباطی بین موجودیت رژیم صهیونسیتی و ایران وجود دارد. نگاهی اجمالی به بازه ۷۵ ساله شکل‌گیری رژیم صهیونیستی بیاندازیم. تا قبل از انقلاب ایران یکی از اهرام بازدارندگی رژیم صهیونیستی بود. دشمن اصل اسرائیل در آن زمان اعراب پیرامونش به حساب می‌آمد. در آن زمان اسرائیل به خواستگاه‌های بومی غیر عرب اتکا داشت. بیشترین توانمندی کشور غیر عرب در منطقه ایران بود. در واقع می‌توان گفت که کارایی بازدارندگی ایران برای اسرائیل در زمان شاه به تثبیت رسید. از طرف دیگر رژیم صهیونیستی کردها و ترک‌ها را نیز قابل اتکا برای شرایط بحرانی دانست. 

با شروع اعتراضات امام خمینی، در رکن بازدارندگی تزلزل به وجود آمد. همان‌‌طور که می‌دانید امام خمینی دو شعار داشت، اولا شاه برود و دوما اسرائیل از صحنه روزگار محو شود.به نظرم نخستین مواجهه ایران و اسرائیل به پیش از انقلاب و از همکاری‌های امنیتی رژیم صهیونیستی و ساواک شروع می‌شود.

در زمان پیروزی انقلاب نیز پیشنهادات زیادی از سمت ساواک شد که امام ترور شود. رژیم صهیونیستی در آن زمان با ارزیابی‌هایش امام و ایران را دشمن اول خود تلقی نمی‌کردند. 

با گذر زمان، جدیت نظام جمهوری اسلامی ایران برای مبارزه با اسرائیل تقویت شده است. اولین اقدام نیز ایجاد راهپیمایی قدس بود. در اقدام بعدی سپاه محمد رسول الله برای کمک به شیعیان لبنان شکل گرفت. در این مرحله نیز رژیم صهیونیستی مقابله خود با ایران را یک جنگ مستقیم نمی‌دانست. 

از لحاظ تئوری‌های امنیتی و تئوری‌های تحلیل جنگ ما وارد یک منازعه ۵ بعدی با رژیم صهیونیستی شده‌ایم. در طی ۴ نسلی که این منازعه ادامه پیدا کرده ۵ بعد جنگ را زمین، هوا، دریا، زیرجو و فراجو و در نهایت جنگ‌های شناختی شامل می‌شود. صهیونیست‌ها بعد شناختی را در ۲ رویکرد دنبال می‌کنند. رویکرد اول اثرگذاری ادراکی بر روی مردم است که اکانت‌ شبکه‌‌های اجتماعی را شامل می‌شود. رویکرد دوم اثرگذاری بر مقامات مسئول و تصمیم‌گر است. ایران تنها کشوری است که تمامی رکن‌های بازدارندگی رژیم صهیونیستی را طی کرده است. 

رژيم صهیونیستی در ارزیابی‌هایش ایران را تنها تهدید حیاتی خود می‌داند. اسرائیلی‌ها یک هرمی رسم کرده‌اند از تهدیدها. دو فاکتور فوریت و حیاتی بودن باعث می‌شود که تهدید به بالای هرم برسد. تهدید اول جبهه جنوبی و فلسطین است. تهدید دوم جبهه شمالی بوده که سوری‌ها و حزب الله را شامل می‌شود. تهدید سوم به لحاظ فوریت ایران است. این هرم در فاکتور حیاتی بودن کاملا برعکس بوده و ایران را تنها تهدید اصلی خود می‌دانند. 

سوالی به وجود می‌آید که چرا نمی‌توانیم این منازعه را جنگ تمام عیار بنامیم. در جواب این سوال باید گفت ملاحظات سیاسی ایران و محدودیت‌های نظامی در رژیم صهیونیستی. کشور ما به دنبال این نیست که رژیم صهیونیستی را با یک جنگ تمام عیار نابود کند. راهبرد ایران برای مرگ رژيم، راهبرد مبتنی بر مردم سرزمین اشغالی است. در این ۴۰ و اندی سالی که از انقلاب می‌گذرد، راهبرد ایران توانمند سازی کشورهای دیگر مانند فلسطین است. از طرف دیگر اسرائیل به لحاظ توانمندی‌های نظامی، توانایی مقابله با ایران را ندارد. 

۳ ابزار ما که موجب تهدید وجودی برای اسرائیل می‌شود:

  1. برخورداری از توانمندی هسته‌ای. البته ما تاکید داریم که قرار نیست از این توانمندی در جهت توسعه توان نظامی استفاده شود. 
  2. توانمندی و قدرت در منطقه و دنیا. تا قبل از ۲۰۱۵ ما یکی از قدرت‌های منطقه بودیم و از سال ۲۰۱۵ ما تنها قدرت منطقه شده‌ایم. 
  3. توانمندی موشکی و پهبادی. 

جمهوری اسلامی ایران این ۳ رکن را به هم آمیخته و همین باعث ترس اسرائیل از ایران شده است. یکی از اختلافات دیگر این است که ما این توانمندی موشکی و پهبادی را در اختیار گروه‌های دیگر منطقه قرار داده‌ایم. 

دور اول صبحت مهمانان تمام شد. در دور دوم به این مسئله پرداخته شد که آیا مردم ایران از این جنگ اطلاع دارند. اگر اطلاع ندارند با چه لحن و گفتمانی باید اطلاع پیدا کنند. 

عبدی کارشناس مسائل امنیتی

۴ وظیفه اصلی سرویس‌های اطلاعاتی یا سرویس‌های امنیتی:

  • جمع آوری اطلاعات یا جاسوسی
  • آنالیز و تحلیل و بررسی اطلاعات
  • عملیات
  • ضد اطلاعات

یکی از مدل‌های عملیات، اقدام پنهان است. اقدام پنهان طیف گسترده‌ای از اقداماتی است که یک سرویس مخفی به دستور دولت خود علیه دولت دیگری انجام می‌دهد. هدف اصلی این اقدامات پنهان تغییر روندهای داخلی کشور مقصد بوده یا به اصطلاح دستکاری سیاسی. من جمله کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲. اقدام پنهان از طیف گسترده‌ای از جنگ تبلیغاتی، روانی، خرابکاری، تروریسم، آدم‌ربایی، بمب‌گذاری و … تا عملیات‌های شبه نظامی را شامل می‌شود. در مرحله تشدید یافته، اقدام پنهان تبدیل به جنگ پنهان می‌شود. 

به طور مثال از ۴ مدیریت اصلی در CIA بخشی تحت عنوان بخش مخفی وجود دارد. مدیریت سرویس مخفی بزرگترین بخش بوده و وظیفه‌اش جاسوسی و جمع آوری اطلاعات و اقدامات پنهان در کشورهای دیگر است. CIA کل دنیا را به هفت منطقه تقسیم کرده و هر کشوری فرمانده یکی از این مناطق است. ایران را فرمانده یکی از ۷ منطقه می‌شناسند. 

وقتی کشوری اعلام جنگ و اقدام پنهان می‌کند باید توانایی این را داشته باشد که تاوان اتفاقات را بدهد. اسرائیل یکی از کثیف‌ترین کشورهای دنیا است که نمی‌خواهد این تاوان را بپردازد. از طرف دیگر به اندازه‌ای قدرت ندارد که اتفاقی را بپذیرد. رولن برگمن می‌گوید که رژیم صهیونیستی بیشترین ترور در تاریخ را داشته. فکر می‌کنم از بدو تاسیس رژيم تا به الان بیش از ۳۰۰۰ نفر را ترور کرده است.

اسرائیل یک میانجی شکل داده که اعلام می‌کند این اتفاق کار ما بوده و از طرف دیگر مسئولیت را قبول نمی‌کند. از این میانجی‌ها می‌توان به ژورنالیسم امنیتی و دستکاری در واژگان و مفاهیم اشاره کرد. به طور مثال برای اینکه بار معنایی ترور را کم کنند نامش را به قتل هدفمند تغییر داده‌اند. رولن برگمن نیز در کتاب خودش از ترور استفاده نکرده.

ما در حال حاضر در یک جنگ تمام عیار غیر نظامی با اسرائیل قرار داریم. عملا به این نوع جنگ فی مابین جنگ هیبریدی یا ترکیبی گفته می‌شود. بخش بزرگی از جنگ بین کشتی‌ها، بحث ژئوپلیتیک قدرت است. در حال حاضر ما با اسرائیل در جنگ هیپولیتیک یا ژئوپلیتیک دریایی هستیم. یکی از برنامه‌هایی که رژیم برای خودش تدارک دیده،‌ توفق بنادر رژیم صهیونیستی در منطقه است. مثلا در قراردادی که سال ۲۰۱۷ بسته شده برنامه‌اش اتصال بندر هیفا به صحرای نقب تا بندر ایلات، از بندر ایلات وارد عربستان شده و تا امارات و بندر ابوظبی. اگر این خط کشیده شود، ترانزیت تجارت از شرق دور و هندوستان از این طریق صورت خواهد گرفت و حدود ۴۰ میلیارد دلار آورده‌ش خواهد بود. 

فقط بحث جبهه مقاومت نیست ما باید از ابعاد گسترده‌تری به این نبرد نگاه کنیم. 

ما عملا قافیه جنگ رسانه‌ای را باخته‌ایم. میدان جنگ رسانه یا جنگ نرم بسیار موثرتر و جدی‌تر از سایر میدان‌ها است. همان‌طوری که گفته شد در دنیای امروز هر اقدامی که صورت می‌گیرد هدف اولش اثرگذاری روی ذهنیت مخاطبان است. اسرائیل با هر اقدامی که می‌کند نیم نگاهی به افکار عمومی کشور ما دارد. در حال حاضر محور جنگ رسانه‌ای ایران و اسرائیل بر عهده شبکه ایران اینترنشنال بر عهده گرفته. از طرف مقابل تمامی اقداماتی که در خاک جمهوری اسلامی انجام می‌شود در سکوت محض است. ما الان در حوزه امنیتی ضربه می‌خوریم و هم در حوزه جنگ رسانه‌ای نیز افکار عمومی را از دست می‌دهیم. اگر مردم بی اطلاع هستند تقصیر ماست.

در عرصه جنگ رسانه‌ای از ما به شدت جلو هستند. به طور مثال ماجرای سبقت اسناد اتمی ایران که بلافاصله بعد از دو ماه در موردش مستندی ساخته شد. در رابطه با ترور شهید فخری زاده با فاصله حدودا ۳ هفته‌ای مستندی در شبکه ۱۳ اسرائیل پخش شد. با رخ دادن هر اتفاق مهمی با فاصله بسیار کوتاه مستندی تولید شده یا گزارشی از این اتفاق پخش می‌شود. 

اسرائیل جنگ امنیتی را به رسانه وارد کرده و ابعاد داده و پر و بال می‌دهند. با این کار افکار عمومی را کاملا هدایت می‌کنند. آن‌ها می‌دانند که اگر افکار عمومی را از دست دهند، پشتوانه دیگر و عمق استراتژیک دیگری ندارند. در موضوع T4 من رسانه‌های اسرائیلی را دنبال می‌کردم، رسانه مردم را آماده کرده بود که ایران می‌خواهد موشکی بزند. همین اتفاق از سمت رسانه ایران، رسانه در سکوت محض بود. آیا در این چند سال گذشته برنامه‌ای در خصوص اسرائیل پخش شده؟ 

صمدزاده پژوهشگر و کارشناس مسائل غرب آسیا و محور مقاومت

من نیز با صحبت‌های آقای عبدی موافقم که رسانه ما هیچ اقدامی نمی‌کند. از آن طرف رسانه اسرائیل به گونه‌ای عمل می‌کند که پیروزی‌های ما را شکست خورده نمایش دهد. در محور سوریه، مقامات آمریکایی با صراحت اعلام می‌کنند که ایران روسیه و سوریه جنگ را پیروز شدند. آیا مردم ایران جنگ سوریه را شکست خورده می‌دانند یا پیروز؟ این ضعف رسانه ما را نشان می‌دهد. رسانه‌های رقیب در کلیپ چند دقیقه‌ای کل این پیش‌روی اتفاق افتاده را نشان‌ می‌دهند اما در رسانه ما این اتفاق‌ها نمی‌افتد. 

اعتقاد من این است که دستگاه‌های خبری و رسانه‌ای کشور ما بیش از اینکه خود را در مقام اطلاع رسانی بدانند در مقام عملیات روانی می‌دانند. عملیات روانی یک کار اطلاعاتی محسوب می‌شود. به عبارت دیگر این که ما روایتی را برای عامه مردم روایت کرده و غالب کنیم. معمولا در عملیات روانی کمی جعل واقعیات وجود دارد چون برای فریب دشمن استفاده می‌شود. متاسفانه رسانه‌های کشور ما جای دوست و دشمن را اشتباه متوجه شده‌اند. رسانه ما اولین اصل عملیات روانی را نمی‌داند که این کار برای دشمن صورت می‌گیرد. 

ترور شهید فخری زاده اتفاقی است که در کشور ما رخ داده. شبکه اینترنشنال ۷ ساعت پخش زنده از محل ترور داشت و شبکه خبر ما یک ساعت و نیم محتوا کار کرد. خبرنگار به خود زحمت نمی‌دهد که به آبسر دماوند برود و از محل شهادت محتوایی پخش کند. شیوه کار خبرگذاری به این صورت نیست. خبرنگار باید به محل حادثه برود و اطلاعاتی را به دست آورد که بعدا به خود سازمان‌های اطلاعاتی کمک کند. 

سبک جدید خبرنگاری به وجود آمده به نام خبرنگاری در بحران. در این شیوه خبرنگارها از در حین اتفاق خبر تهیه می‌کنند. این شیوه فقط یکبار در ایران استفاده شده و آن هم حادثه پلاسکو بود. شبکه الجزیره یک شبکه خبری است، ۲۵ سال سینه به سینه القاعده حرکت کرده و تمامی اتفاقات القاعده را روایت می‌کند. 

عبدی کارشناس مسائل امنیتی

اگر رسانه حرفه‌ای باشد نیازی به خطوط قرمز شورای عالی امنیت ملی ندارد. رسانه حرفه‌ای می‌داند که چه چیزی با چه لحنی و با چه شیوه‌ای بگوید. برای هر شبکه خبری خارجی می‌توان چندین عنصر قوی رسانه‌ای نام برد، عنصر حرفه‌ای رسانه ما کیست. 

آشنا کارشناس مسائل غرب آسیا

 دو دلیل باعث افزایش تنش‌های فی مابین شده:

  • تغییرات در عرصه بین الملل. با توجه به رویکرد دولت جدید آمریکا و تمایل به بازگشت به برجام، اسرائیل می‌تواند نقش مهمی را ایفا کند. 
  • عادی سازی روابط. در حال حاضر عکس اتفاقات گذشته صورت گرفته است. ما به کمک دولت سوریه رفته‌ایم و اسرائیل احساس خطر می‌کند چون به نزدیکی‌اش رسیده‌ایم. الان با بهبودی روابط اسرائیل و امارات، آن‌ها به نزدیکی ما آمده‌اند. ما نیز همان‌ اقداماتی را انجام می‌دهیم که اسرائیل کرده است. 

در ابتدا باید بگویم که مردم نامحرم نیستند که اطلاعاتی را پنهان کنیم. حال دو دلیل وجود دارد که این اطلاعات پنهان می‌شود. دلیل اول اینکه ما به اشتباه فکر می‌کنیم که اگر این مسائل را بگوییم، ضعف ما را نشان می‌دهد. اصلا موردی عجیبی نیست که بگوییم اسرائیل به کشور ما آمده و منجر به آسیب‌هایی شده است. دلیل دوم، نگاه ایدئولوژیک دهه ۶۰ ماست که مسئله فلسطین و اسرائیل را صرفا با این نگاه دیده‌ایم. در این نگاه ما فلسطین را مردیم مظلوم می‌بینیم که باید از آن‌ها دفاع کنیم. هنوز به ابعاد اقتصادی ما در این جنگ و جایگاه نسبی قدرت در این خصوص پرداخته نمی‌شود. ما به این نکته اشاره نمی‌کنیم که اسرائیل به فلسطین حمله می‌کند تا از قدرت ما جلوگیری کند. 

در دور سوم صحبت‌ها به این پرداخته شد که برای اطلاع رسانی به مردم باید با چه ادبیاتی و به چه صورت پرداخته شود. 

صمدزاده پژوهشگر و کارشناس مسائل غرب آسیا و محور مقاومت

این مورد یک کار تخصصی است. صدا و سیما و رسانه‌های نظامی به این موضوعات به صورت تخصصی نمی‌پردازند. موضوع فلسطین، امنیت به گونه‌ای هستند که فرد باید با تخصص فعالیت کرده و گزارش تهیه کند. 

به نظرم در ابتدا باید جریان اطلاع رسانی را اصلاح کرد. تا زمانی که خبر به عنوان اولین لایه اطلاعاتی اصلاح نشود، لایه‌های دیگر مثل تحلیل و … اصلاح نخواهند شد. در آخرین درگیری بین رژيم و فلسطین، صدا و سیما به گونه‌ای اطلاع رسانی کرد که مانند تمامی درگیری‌های دیگر شروع کننده اسرائیل بوده، در صورتی که فلسطین آغازگر بود. برای اولین بار موشک‌زنی‌ها از سمت فلسطین شروع می‌شد. 

چرا نیروی قدس داریم؟ زیرا برنامه ایران برای منطقه با محوریت فلسطین شروع شده است. در حال حاضر برای کشورهای همکار با ایران مسئله قدس یک موضوع کلیدی است. به عنوان مثال اگر یک گروه در پاکستان می‌خواهد با ایران همکاری کند، مهم است که موضعش در مقابل فلسطین به چگونه است. فلسطین یک موضوع فرا ایدئولوژیک است برای شناسایی افراد آزاده. 

در حال حاضر مداخله صهیونیست‌ها در مسائل منطقه بیشتر از فلسطین است، چون برای خودشان یک موجودیت قائل‌اند. مثلا جدالی که الان در سد اتیوپی وجود دارد تقصیر اسرائیلی‌هاست. مشاور و طراح این سد برای اتیوپی اسرائیلی‌ها بودند. اسرائیلی‌ها از طریق مهار آب‌های رود نیل از طریق این سد، دو کشور دشمن خود یعنی مصر و سودان را مهار می‌کند. ما از این اخبار و جدایی سودان جنوبی از شمالی آگاه شده‌ایم؟ خیر. چون فعل و انفعالات رژیم صهیونیسم در رصد صدا و سیما نیست. 

وقتی اعتبار اخبار خارجی کم شود و به جایش اخبار بی کیفیت داخلی پخش شود. مردم برای آگاهی از اخبار بین الملل به منابع دیگر رجوع پیدا می‌کنند. برای ضعیف بودن صدا و سیما رجوع کنید به پنج خبر اصلی اخبار ساعت ۱۴ و اخبار شبکه بی بی سی. با نگاه به همین ۵ خبر متوجه می‌شوید که کدام شبکه شفاف، صریح و قدرتمند کار می‌کند و کدام شبکه لاپوشانی می‌کند. 

وقتی به صورت سهل‌انگارانه به موضوع برخورد می‌کنیم، اهمیت اقدامات خودمان نیز تنزل پیدا می‌کند. 

من بعد از ترور شدن شهید فخری زاده باید به شبکه اینترنشنال مراجعه کنم. من و امثال من حزب اللهی باید از شبکه خارجی اتفاقات روز کشورمان را دنبال کنیم. نکته جالب اینجاست که این شبکه در این گزارشگری ندارد. بعد از ترور شهید فخری زاده شبکه‌ خبر با من تماس گرفت و پنج دقیقه زمان در اختیارم گذاشت. قبل از شروع صحبتم از من پرسیدند که چه می‌خواهم بگویم. خب اگر من را می‌شناسید که نباید بپرسید چه می‌گویم. 

آشنا کارشناس مسائل غرب آسیا

سانسور نظامی در دنیا برای این است که از خبر برای مدت کوتاهی سو استفاده شود. مثلا کشوری در حین پرتاب موشک، عکس‌های لانچر را سانسور می‌کند چون اگر دشمن اطلاعات لانچر را متوجه شود موشک را منهدم می‌کند. برای اخبار هیچ‌گونه سانسوری وجود ندارد مگر اطلاعات نظامی. 

در رابطه با یک مسئله باید چندین کارشناس اظهار نظر کنند تا ابعاد مختلف آن موضوع تشریح شود. 

تفکر ما این است که اگر متوجه موضوعاتی مانند حمله اسرائیل به ایران شوند ضعف ما را نشان می‌دهد. این موضوع باعث می‌شود که دست به سانسور ببرند. به طور مثال در مورد شهید فخری زاده می‌توانستیم بگوییم که آن‌قدر در حوزه هسته‌ای خوب عمل کرده‌ایم که دشمن به فکر ترور دانشمندان ما افتاده است. باید به تمامی ابعاد خبر پرداخته شود مثلا ما هیچوقت عقب‌نشینی‌ها را متوجه نمی‌شویم. 

عبدی کارشناس مسائل امنیتی

برای ادبیات رسانه می‌خواهم مثالی بزنم. چرا عادل فردوسی پور به این حجم از محبوبیت رسید؟ دلیل اصلی‌اش این بود که جنس فوتبال را می‌شناخت و بیان خود را به برند تبدیل کرد. تا زمانی که ژورنالیسم‌های امنیتی حرفه‌ای نباشند، تمامی این آسیب‌ها را خواهیم داشت. غایب بزرگ تلوزیون ما ژورنالیسم متخصص و حرفه‌ای است. رژيم صهیونیستی ۲۵ ژورنال امنیتی دارد. تعداد ژورنال‌های اسرائیل از تعداد ژورنال‌های آمریکا و انگلیس بیشتر است دلیلش این است که به ماهیت امنیتی‌اش بر می‌گردد. زندگی این ژرونال‌ها رصد کردن اخبار و اتفاقات امنیتی اسرائیل است. 

عامل بعدی، معادله معکوس است. به جای اینکه ژورنالیسم دیده‌بان بیدار نهاد سیاسی و امنیتی باشد، این نهاد سیاسی است که تعیین تکلیف می‌کند. 

من سال‌های پیش مسئول مانیتورینگ بودم که ۳۶ شبکه را رصد می‌کردیم. من به مسئول بالاتر گفتم که صرفا روی ۴ شبکه عبری تمرکز کنیم. با تمرکز به این ۴ شبکه از هفته‌ای ۵ دقیقه محتوا شروع می‌کنیم و تا هفته‌ای ۳۰ دقیقه خواهیم رسید. با این کار به مردم ایران نشان می‌دهیم که اسرائیل آن چیزی نیست که شبکه‌های ماهواره‌ای نشان می‌دهند. بالادستی به من گفت که الان دغدغه مردم اسرائیل نیست. در صورتی اولا مسئله مردم است و ثانیا این هنر رسانه است که موضوعی را دغدغه مردم بکند. مگر مستندهایی که شبکه‌های ماهواره‌ای پخش می‌کنند مسئله دقیق مردم است. 

در دور نهایی نشست به وظیفه مردم در مقابل این جنگ پنهان پرداخته شد.

علی صمدزاده پژوهشگر و کارشناس مسائل غرب آسیا و محور مقاومت

در اسرائیل هر عملیات امنیتی و غیرامنیتی در اسرائیل را به ایران منتسب می‌کنند. با این کار افکار عمومی به سمتی می‌رود که هر اقدامی از سمت اسرائیل مجاز باشد. رسانه به آن‌ها گفته که اگر با مشکل امنیتی مواجه‌اید به خاطر ایران است. ما اصلا اتفاقات را رسانه‌ای نمی‌کنیم مخصوصا اتفاقاتی که مسببش اسرائیل بوده است. ما زمانی متوجه می‌شویم که اقدام از سمت رژیم بوده که آن‌ها در رسانه‌یشان با افتخار اعلام می‌کنند که به ما آسیب زده‌اند. حال اگر ما حیفا را بمباران کنیم، مردم و آقایان می‌گویند تنش‌زایی اتفاق افتاده است. 

در این وضعیت نمی‌توان از مردم انتظار خاصی داشت و باید از مرم بخواهیم که حساسیت خود را نسبت به مردم فلسطین حفظ کنند. اگر حساسیت مردم حفظ شود خودشان به دنبال اخبار این منطقه خواهند بود. البته ما نیز باید رسانه‌های معتبری را به مردم معرفی کنیم و رسانه خودمان نیز باید به خوبی عمل کند. 

آشنا کارشناس مسائل غرب آسیا

مردم باید از ابعاد مختلف یک حادثه آگاه شوند و متناسب با جهان‌بینی اسلامی اخبار را تفسیر کنند. مردم برای آگاهی از اتفاقات به تلویزیون مراجعه می‌کنند و تلویزیون نیز به صورت تک بعدی به مسائل می‌پردازد. مردم باید در مورد اخبار درست مطالبه‌گری کنند. اگر مردم می‌خواهند در رابطه با موضوعی اطلاعات به دست آوردن باید از رسانه مطالبه داشته باشند. 

ما باید منطق طرف مقابل خود را بشناسیم و علیه این منطق عمل کنیم. منطقی که اسرائیل در پیش گرفته، منطق پیش‌گیرانه است. به این معنا که اسرائیل فعالیتی می‌کند و طرف مقابل را از اقدامی در آینده باز بدارد. نظام بین‌الملل به طور کلی این منطق را اشتباه می‌داند. این منطق توسط آمریکا در رابطه با عراق به وجود آمد و الان نیز اسرائیل در پیش گرفته. 

حضاری در این نشست بودند و سوالات خود را از مهمانان برنامه پرسیدند. 

رویدادهای مرتبط