رویداد «پازل»؛ روایت تجارب سیاستگذاری اندیشکدهها
تجربهی دوم رویداد پازل: «طرح مدیریت هوشمند یارانهی آرد و نان»
این رویداد در تاریخ بیستم مرداد ماه ۱۴۰۱ توسط اندیشکدهی فطن با همکاری خانه اندیشهورزان، با حضور دکتر محمد جلال؛ مشاور وزیر اقتصاد و دارایی برگزار شد.
دکتر جلال از ابتدای این موضوع جزو مبدعین این طرح بودهاند. سوالاتی که مطرح است:
- چه مسیری را طی کردهاید تا به این طرح برسید؟
- چه چالشهایی وجود داشته است؟
- مفهوم یارانهی آرد به چه صورت است؟
- در رابطه با ادامهی این مسیر چه مواردی وجود دارد؟
دکتر محمد جلال؛ مشاور وزیر اقتصاد و دارایی:
موضوع مدیریت هوشمند یارانهی آرد و نان ابتدا به مهرماه ۱۴۰۰ اوایل کار دولت، که یارانهی ارز ترجیحی مطرح شد، برمی گردد.
ایدهای بین وزارت اقتصاد، وزارت صمت، بانک مرکزی و وزارت رفاه مطرح شد با این عنوان که سوئیچ یا سامانهای طراحی شود که یارانهی ارز ترجیحی هدفمند شود.
ما قائل هستیم بر اینکه سه رکن همزمان باید محقق شود؛ علم، یعنی فهمیدن و دانستن مسئله و وضعیت. عزم یعنی تصمیمگیری. امکان، یعنی ابزارهایی که برای ما فراهم است تا تصمیم به درستی اخذ شود.
سامانهای در آبان ۱۴۰۰ شروع به طراحی شد، وزارت رفاه قائل بر این بود که از طریق سامانهی رفاهی اطلاعات خانوار را به صورت کامل دارد. وزارت صمت اطلاعات واحدهای صنفی توزیعکنندهی اقلام کالایی را در اختیار داشت. بانک مرکزی بنا بود سوئیچ را با ظرفیت شرکتهای خدمات پرداخت توسعه دهد و وزارت اقتصاد هم در طراحیها کمک میکرد.
تا اسفند ۱۴۰۰ این سامانه طراحی شد و بدون هیچگونه بازتاب رسانهای در یکی از شهرها تست عملیاتی نیز انجام شد. پس از جنگ روسیه-اوکراین، افزایش قیمت جهانی اتفاق افتاد، تأمین مالی دولت دچار مضیقه شد و دولت در اقلام اساسی به جز دارو و نان، تصمیم گرفت یک رویکرد تاکتیکی داشته باشد تا به رویکرد راهبردی برای حل مسئله برسد.
رویکرد تاکتیکی به این صورت بود که جبران به صورت پرداخت نقدی از طریق افزایش قیمت اتفاق بیفتد و فرصتی فراهم شود تا رویکرد راهبردی بر پایهی منطق کالابرگ الکترونیکی باشد و قدرت خرید خانوار در موضوع کالای اساسی را جبران کند.
حرف مرد دوتاست!
یعنی در برخی از موقعیت های سیاست گذاری باید مردانگی به خرج داد و حرفی که از ابتدا به عنوان نظر داشتیم و شش ماه هم زحمت کشیدیم اگر لازم باشد عوض کنیم!
ما یک بازخوانی فلسفی نسبت به موضوع انجام دادیم!
یارانهی آرد و گندم با یارانهی گوشت و مرغ و تخم مرغ و روغن تفاوت فلسفی داشت و به این نتیجه رسیدیم که باید تغییراتی اعمال شود.
از طرفی اگر سويیچ سامانه قرار بود بعد از شبکهی پرداخت کشور قرارگیرد به یک دلیل فنی صحیحی بانک مرکزی پشتیبانی را نپذیرفت و اگر اتفاق ناگواری در پرداخت کشوری رخ دهد هزینهی بالایی خواهد داشت و باید تدبیری کرد که سوئیچ به پیش از شبکهی پرداخت کشوری تغییر کند، در این صورت بانک مرکزی حمایت خواهد کرد.
طراحی منطق هوشمندسازی یارانه آرد و نان را تغییر اجمالی دادیم و با نگاه فلسفی که عرض کردم قائل بر این شدیم که در موضوع نان، این اتفاق نیفتد. یعنی برخلاف سایر کالاها که بناست سهمیهی خرید یک کالا با میزان معینی در ماه باشد یعنی با نرخ پایینتری خرید شود و بیش از آن با نرخ بازار باشد.
ابتدای امر اینکه در موضوع نان این تفکر را شکستیم که نان گران بشود ولی پرداخت از جیب مردم کم باشد. یعنی نان اگر ارزان باشد یارانهی آن هدفمند است.
الگوی جایگزین مقولهی سهمیه بندی، مفهومی تحت عنوان الگو و رفتار متعارف است.
ما شایسته نیست که از تهران عدد تعیین کنیم برای مناطق مختلف کشور و به شدت مخالف بودیم.
رسیدیم به الگوی متعارف، پخت نان، مصرف نان، استفاده از نان در مناطق مختلف با میانگین گیری از رفتار خود مردم تعیین میشود.
بیشترین انحرافات نان مربوط به مصارف خوراک دام و طیور است، انحراف دوم قاچاق است و انحرافات سوم میتواند تا حدی بحث استفاده از نان به عنوان خوراک دام باشد که خیلی فراگیری سنگینی ندارد مگر در استانهای شمالی ما که سهم بزرگی نیست.
پس ما مفهوم سهمیه بندی نان را کنار گذاشتیم، مورد دوم که خواسته رئیس جمهور بود این بود که قیمت نان در سال جاری برای مردم تغییری نکند.
استفاده از شبکه پرداخت کشور را مبنا قرار دادیم تا قید اول حل شود.
مفهوم الگوی متعارف را جایگزین سهمیه بندی کردیم تا مسئلهی انحراف مصارف را حل کنیم.
قیمت نان هم بنا بود تغییر نکند لذا باید جبران هزینهی نانوایان(پانزده درصدی جهت پوشش هرینههای اجاره و دستمزد) از سمت دولت انجام شود که از تاریخ ۲۴ اردیبهشت ماه که این طرح اجرا شده است این کمک هزینهی علیالحساب به نانوایان پرداخت شد.
این تصمیم سیاستی از ابتدای طرح دو اثر داشت، یکی کمک به جبران هزینههای نانوا و کمک به اقتصادی ماندن فعالیت نانوایی و تا حدی هم جلوگیری از برخی تقلبات و سواستفادهها.
اگر کسب و کاری اقتصادی طراحی کنیم،
برای کسی که میخواهد رفتار درست و درستکارانه داشته باشد، مقدور میباشد و آنگاه تقلب برای افراد یک زیادهخواهی تلقی میشود.
در نود روز گذشته آمارها در حال ثبت هستن. روزانه حدود ۷.۹ میلیون تراکنش در حال ثبت در سامانه است، بیش از ۳۰۵ میلیون تراکنش از ابتدای طرح تا کنون، فروش نزدیک به ۴.۱ میلیارد قرص نان، نزدیک به ۵۹ میلیون کارت یکتا از طریق کارت خوان ها تراکنش خرید داشتند، نزدیک به ۶۰۰ هزار تن برای نانی که فروخته شده به صورت استاندارد استفاده شده است.
یک نکتهی سیاستی عرض کنم، معمولا فعالانی که در این حوزه کار میکنند، تلقی آنها از سیاست گذاری تلقی قاعدهی بازی است. از باب تجربه قبل از اینکه به طراحی و یا اصلاح قواعد بازی بپردازید، به بررسی وضعیت زمین بازی بپردازید، ببینید در اختیار چه کسی است؟ خیلی از اوقات نیاز است با مناعت طبع کاری بکنیم که این زمین بازی وسیعتر بشود، که این مشکل زمین بازی رو ما در حوزههایی که مخصوصا موضوع ناظر به اوضاع فضای مجازی است خیلی شدیدتر داریم. ولی مجوز صنفی فیزیکی، زمین بازی در اختیار حکومت هست.
پس باید حواسمان باشد که چگونه قاعده بازی را طراحی کنیم که زمین بازی حکمرانی کشور کوچک نشود؟ چرا که وظیفهی اول ما حفظ زمین بازی و وسعت دادن به زمین بازی حکمرانی کشور است، وظیفهی دوم اصلاح قاعدهی بازی است. وقتی قاعدهی بازی را بی دقت اصلاح کنیم، زمین بازی کوچک شده و فعالیت زیرزمینی و دور از دسترس و غیرمجاز میشود، اینها یعنی خروج از بازی! در حوزهی فضای مجازی این پدیده خیلی حاد است، یعنی نه مرزی وجود دارد، نه معنای اجازهی مرسوم و مجوز وجود دارد!
نگاه ما این است که نانوا باید وارد این زمین بازی شود و استقرار کارتخوان هوشمند نمایشی نباشد و استفاده شود که پانزده درصد که به جبران هزینههای نانوا بود، کمک کرد، و اثر جانبی آن وسعت زمین بازی و عمق آن بود و دستاورد ناخواستهی این سیاست به شمار میآید.
دستاوردها پس از اجرای بیش از ۹۵ درصدی سامانه:
دادهی اول، با ۱۶-۱۸ هزارتن آرد، به جای ۲۳-۲۴ هزارتن، کل نیاز نان کشور پاسخ داده میشود. به طور مستند مابقی انحرافی بود که به دلیل فقدان زیرساخت(امکان) رخ داده بود و امکان تشخیص و مهار وجود نداشت.
کارتخوانهای هوشمند به این صورت هستند که مبلغ را شما وارد نمیکنید، نوع نان و تعداد آن را وارد میکنید و مبلغ از سمت مرکز و یا به صورت سیستمی اعمال میشود ولی از نظر فنی هیچ محدودیتی برای تعریف انواع نان که دو نوع میباشد یا صدنوع وجود ندارد. شبیه موبایلهای اندروید، برنامهپذیر است.
اگر سهمیه بندی انجام میشد اتفاق بد رخ میداد! چون مردم جدای از اثرات اجتماعی و منفی که داشت، اگر کل سهمیه را استفاده نمیکردند احساس میکردند که متضرر شدهاند، لذا از تمامی سهمیه استفاده میکردند. جدای از ایرادات فلسفی فراوانی که داشت، مانند اینکه دادههای خانوار ایراد داشت، سهمیه را باید با چه منطقی توزیع میکردیم؟ آثار روانی و رسانهای منفی خارجی که جمهوری اسلامی بعد از ۴۵ سال به جیرهبندی نان رسید و از این قبیل. واقعا جنگیدیم تا این تلقی غلط را کنار گذاشته و سختیها را به سمت دولت هدایت کنیم تا قیمتها آزاد نشود و تبعات کم شود.
بحث اتباع، نذورات، ادارات، بیمارستانها و… برای تمامی آنها طراحیها انجام شده تا بتوانیم عدم تغییر قیمت نان، عدم سهمیه بندی و عدم توزیع ابزار جدید سمت مردم و نهایت آسایش مردم محقق شود.
حرف خوب، حرف پرتبصره است ولی ابتدا امکان اعمال تبصره را چک کنید.
از میان علم و عزم و امکان، تاکید بر روی امکان است. دولت الکترونیک یعنی ساخت امکان، محمل برای حکمرانی بهتر. تجارت الکترونیک هم، همین ویژگی را دارد، یعنی شما به موجب ارائهی خدماتی، دادههایی را تولید میکنید، این دادهها چون محصول جانبی است، قابل اتکا است.
شخصی سازی کردن حکمرانی، نیاز به دادههای قابل اتکا و زیرساختهای قابل اعمال دارد. یعنی تصمیمی که اخذ میشود و ارادهای که اعمال میشود، بدون خطا با فاصلهی زمانی کم با سطح فراگیری زیاد اتفاق بیفتد.
جمع بندی: الگوی مدیریت هوشمند یارانهی آرد و نان با این فلسفه که اگر نان ارزان باشد و توسط مردم خریداری شود، هدفمند اصابت میکند، یعنی اقشار با تمکن مالی پایینتر نان بیشتری مصرف میکنند.
پس فاز اول طرح در مقولهی مشاهدهپذیر کردن این پدیده اتفاق افتاد، در فاز بعدی موضوع آرد و نظام توزیع آن در دستور کار است.
ویدیوی کامل این رویداد در لینک زیر قابل مشاهده می باشد.