خانه » رویدادها » جریان شناسی فکری و سیاسی تیار صدر

جریان شناسی فکری و سیاسی تیار صدر

 

 

دکتر معصومی پژوهشگر مطالعات عراق در ابتدای نشست گفت:

یکی از موضوعاتی که امروز و از ۲۰۱۸ به بعد فراروی تحلیل‌گران و سیاست‌گذاران ایرانی بوده جریان صدر است. عراق کشوری با انواع و اقسام چالش‌ها،‌ تنش‌ها و بازیگران است. یکی از بزرگترین‌ جریان‌های عراق، جریان صدر بوده و مسائل لاینحل زیادی بین ایران و صدر برقرار است.

هادی معصومی در ادامه در رابطه با جریان شناسی فکری صدر گفت:

جریان صدر از حوزه‌های دینی شکل گرفت و عالمان دینی که در عراق مرجع هستند. ما نمی‌توانیم جریان صدر را تنها به صورت سیاسی بررسی کنیم. این جریان، یک جریان گفتمانی،‌ فکری و سیاسی است. 

برای فهم درست این جریان باید ۳ فاکتور را مد نظر داشته باشیم:

جریان شناسی تاریخی جریان صدر

ویژگی‌های رفتار شناختی و روان‌شناختی رهبران این جریان

پارامتر عام جریان‌های اجتماعی عراق که تمام بازیگران عراق را شامل می‌شود.

برای شناخت درست و عمیق جریان صدر باید به تمامی این سه فاکتور توجه ویژه داشته باشیم. به طور مثال مورد ۳، جریان صدر از دل جامعه عراق به بیرون آمده و نمی‌توان بدون آن‌ها،‌ این جریان را بررسی کرد. 

عراق اسم‌ ساده‌ای دارد اما آن‌ قدر پیچیده است که می‌توان ساعت‌ها در موردش صحبت کرد. یکی از دلایلی که من توییتر را ترک کردم همین موضوع بود که در این محیط‌های محدود مطرح کرد. یا نباید در رابطه با موضوع عراق بحث کرد یا چندین ساعت طول می‌کشد. 

اگر بخواهیم جریان صدری را جریان شناسی کنیم، به دلیل اینکه ایشان یک فرد دینی است‌، نمی‌توانیم به دور از جریان‌های دینی بررسی کنیم. خب بحث در این مورد بسیار طولانی و مفصل است. من چند سال پیش این بحث را به صورت مفصل بیان کرده‌ام و شما را به فایل آن جلسه ارجاع می‌دهم. خلاصه آن بحث را هم می‌گویم.

نهاد دین و حوزه نجف عراق از سرعت اشوین تا ابتدای دهه ۹۰ در حالت انزوایی قرار داشت. یک انزوای منتظرانه در آن مدت برقرار بود. در عین انزوایی که وجود داشت دائما منتشر یک گشایش و تحول هستند. البته ورودهایی داشتند که تا حدی بود که ضربه‌ای نخورند. این انزوا دو دلیل داشت، اولا تضعیف نجف و خروج علمای آن زمان عراق بود. دوما فشارهای نهاد قدرت به نهاد دینی چه در زمان پادشاهی و چه جمهوری وجود داشت. یک استثنا به وجود آمد به نام شهید سید محمدباقر صدر. این پدیده را نمی‌توان در فضای نجف بررسی کرد. بعد از مدتی صدر را اعدام می‌کنند اما صدای علمای نجف در نیامد. محمدباقر صدر برآمده از فرهنگ نجف نیست گرچه در نجف بزرگ شده بود.

محمدباقر صدر را استثنا بگیریم تا اوایل دهه ۹۰ نهاد دینی،‌ نقش اجتماعی ایفا نمی‌کند. تا اینکه قیام‌هایی در استان‌های شیعی به وجود می‌آید و نهاد دینی نقش اجتماعی ایفا بکنند. البته با ورود صدام حسین بازهم نهادهای دینی نقش کمتری پیدا می‌کنند. 

ادراک جامعه نیز به این سمت رفت که جامعه دینی مردم را تنها گذاشته است. این ادراک زمانی تقویت شد که فیلمی از دیدار آیت‌ الله خویی و صدام به بیرون درز کرد. گرچه همه می‌دانیم که این دیدار به اجبار صورت گرفته بود.

در چنین شرایطی انتفاضه شعبانیه، حمله آمریکا به عراق و صدام وجود دارد. درست است که صدام انتفاضه شعبانیه را شکست داده اما در شکننده‌ترین حال خودش هست. یکی از کارهایی که صدام انجام می‌دهد باز کردن فضای باز برای علمای دینی است. صدام در این مقطع شکست خورده و نیاز به یک ماسک دارد، ماسک دین را به صورت می‌زند. در این فضایی که صدام باز می‌کند یک جریان اجتماعی دینی-اجتماعی به نام صدری‌ها بروز و ظهور پیدا می‌کند. 

در این حین یک جریان دینی در فضای نجف ظهور می‌کند. برخلاف گروه‌ها و حزب‌های دیگر در عراق با ویژگی بارز ناطق به وجود می‌آید. این گروه می‌گوید که گروه‌های دیگر منفعل‌گونه عمل می‌کند اما من فاعلم. اینجا یک نقطه تقاطع منافع بین این گروه و صدام پیش می‌آید. 

صدام به ۴ دلیل فضا را برای جریان صدر باز می‌کند.

اولا اینکه صدام کمپین ایمانیه را راه‌اندازی کرده بود و می‌خواست که فضای دینی شکل بگیرد. دوما صدام می‌خواست به فضای شیعی عراق نفوذ پیدا کند. سوما اینکه هدف صدام ایجاد یک انشقاق درون حوزوی بود. چهارما تقویت روح عرب‌ گرایی شیعی در جنوب عراق، مخصوصا اینکه در آن زمان ایران به جنوب عراق نفوذ کرده بود. 

بسیاری از افراد آن دوره اعتقاد داشتند که شهید سید محمد صدر عامل، امیر و مزدور بعث است. استدلال آن‌ها این بود که اگر امیر و عامل بعث نیست باید ترور شود، مثل ایرانی‌ها که اعدام می‌شوند. اما واقعیت تقابل منافع بین بعث و صدر بود که در نقطه‌ای به هم رسیده‌ بودند. 

شکل‌گیری و ظهور جریان صدر مرهون، شخصیت و باورهای آقای محمد صدر بود. دوم همراهی حزب بعث و دادن یکسری امتیازات رسمی حوزوی به صدر تا وی را به استادی در حوزه برساند. این کار صدام برای ایجاد محبوبیت در حوزه بود.

شهید محمد صدر در نجف چه کرد

ما در فهم جریان‌های اجتماعی به سراغ پیدا کردن اشتراکات با سایر جریان‌ها می‌رویم. برای فهم‌ بهتر جریان‌ها باید تمایزات را پیدا کنیم. در نهایت به این نکته برسیم که این جریان چه تفاوتی داشت که منجر به شکل‌گیری جریان بود.

دو رویکرد تمایز بخش صدر با سایر جریان‌ها وجود داشت که فهم این دو تمایز بسیار مهم است. اولا تاکید بر خط مرجعیت عربی. عمده مراجع ما در ۱۰۰ سال اخیر ایرانی یا ایرانی الاصل هستند. دوما تاکید بر رویکرد ناطقه در مقابل رویکرد صامته. 

حزب صدر از رویکرد اول صدر حمایت می‌کند و این نقطه تقابل صدر و بعث بود. این مهم چیزی بود که صدام برای خارج کردن علمای ایرانی نیاز داشت. از طرف دیگر با این کار شکافی بین علمای دینی نجف به وجود می‌آمد. اما فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی آن چیزی نبود که بعث می‌خواست. بعث در ابتدا امتیازاتی به صدر داد و هر چه به زمان اعدام صدر می‌رسیم فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از صدر می‌بینیم تا جایی که صدام وی را عامل مزاحم می‌داند. سه خطبه آخر صدر را که ببینید، صدر به مخالفت مستقیم با صدام می‌پردازد و چند هفته بعد اعدام می‌شود. 

دانش فقهی و اصولی تعیین‌کننده جایگاه شخص در نجف است. مکانیز‌م‌هایی وجود دارد که کسی بالا بیاید،‌ با دوپینگ‌های مصنوعی نمی‌توان کسی را در نجف ارتقا داد. از آن‌جایی که صدر دانش حوزوی چندانی ندارد، مرجعیت دینی در عراق پیدا نمی‌کند. از طرف دیگر همان‌طوری که گفتم جامعه دینی منتظر یک منجی بودند و صدر منجی آن‌ها شد. حتی همین الان هم چه طرفداران مقتدی صدر و چه تیار صدر عاشق و شیفته سید محمد صدر هستند. شاید این شیفتگی را در رزمنده‌های دفاع مقدس ایران نسبت به امام خمینی ببینید. 

بعد از اشغال

از سال ۲۰۰۳ به بعد مردم منتظر ظهور منجی دینی از سنخ محمد صدر هستند. توده به دنبال رهبری هستند که رهبر آن‌ها را در عرصه سیاسی و اجتماعی هدایت کند. بعد از اشغال عراق که صدام سقوط می‌کند نجف به راحتی می‌تواند وارد میدان شود. در نجف دو جریان وجود داشت، جریان نهاد مرجعیت سنتی و دیگری جریان صدر.نهاد مرجعیت سنتی از لاک انزوا خارج می‌شود اما از ورود علنی و مستقیم در سیاست پرهیز می‌کند. همه چیز از طریق بیانیه منتشر می‌شود. 

جریان صدر بعد از سقوط صدام دوباره جان می‌گیرد اما این بار با پسر باقیمانده سید محمد صدر. سید مقتدی صدر جریان صدر را به دست می‌گیرد و شیخ محمد یعقوبی رقیب ایشان بود. تا سال ۲۰۰۷ امورات به صورت شورایی دنبال می‌شود. سید مقتدی صدر تا سال ۲۰۰۷ یکی از اعضای شورا بود و سعی می‌کرد که خودش را به عنوان رهبر نشان دهد و رهبری را به دست بگیرد. جریان صدر بر خلاف جریان سنتی، به شدت فعال است. 

در این خلا سیاسی و اجتماعی که وجود دارد، صدری‌ها با قدرت وارد نهاد دین می‌شوند. سید مقتدی صدر مانند پدرش تلاش می‌کند تا زعامت دینی و سیاسی را کسب کند. یکی از اصلی‌ترین موانع در رسیدن به این زعامت، مرجعیت نجف بود. از طرف دیگر چون پشتوانه علمی را ندارد، مورد قبول مرجعیت قرار نخواهند گرفت. سید مقتدی به مانند پدرش بحث حوزه صامته و ناطقه را بیان می‌کند. البته نه به صراحت پدرش اما اشاره به انفعال مرجعیت می‌کند. نکته دوم در زعامت سیاسی، جریان صدر متاثر از سید محمد صدر در دوره پسا اشغال نیز در قالب ناسیونالیسم عربی حرکت می‌کرد. جریان صدر اصلی‌ترین مانع خود را جریان‌های شیعی هم‌سو با ایرانی می‌دید. از همان ابتدا نیز در مقابله با جریان‌های ایرانی قرار گرفت. 

دکتر هادی معصومی در بخشی از صحبت‌هایش دیالوگی از شهید سردار سلیمانی و یکی از فرماندهان مقاومت عراقی را بیان کرد و گفت:

فرمانده عراقی گفت که قرآن به زبان ما نازل شده و ما به شما برتری دارم. کما اینکه از کودکی به عرب‌ها می‌گویند که بر عجم‌ها برتری دارند. در ادامه فرمانده گفت که برتری شما نسبت به ما این است که قدرت رهبری دارید و توانسته‌اید ما را در زیر یک پرچم جمع کنید. ما به دلیل اختلافاتی که بین خودمان داریم، نمی‌توانیم روی یک رهبر عراقی به توافق نظر برسیم، به همین خاطر یک رهبر ایرانی انتخاب می‌کنیم. 

وی در ادامه از ویژگی‌های کشور عراق گفت:

عراقی‌ها خدای رند هستند. عراقی‌ها بلدند که از همه جا پول بگیرند و جاسوس هیچ‌کدام نباشند. آن‌ها امام حسین را به راحتی فروختند، حالا فکر می‌کنید که ما و عرب‌های دیگر را نمی‌فروشند. 

مقتدی صدر برای اینکه قدرت به دست شیعه‌های ایرانی نیفتند، موازنه‌ای را برقرار می‌کند. این موازنه بین ایران و سنی‌های عراق و منطقه است. باید این نکته را بدانیم که سید مقتدی صدر دشمن ایران نبوده و نخواهد بود، در عین حال دوست ایران نیز نبوده و نخواهد بود. دوستی و دشمنی‌ها در عراق واقعی نیست، کما اینکه واقعی باشد دائمی نیست. سقف اعتبار خبرهای عراق چند دقیقه و در بیشترین حالتش چند ساعت است. در انتخابات عراق ائتلافی در عراق شکل گرفت، به چند ساعت نکشید این ائتلاف از هم پاشید.

به طور کلی سید مقتدی صدر ایران و حشد‌الشعبی را مانع زعامت خود می‌داند. مخالفت‌هایش با حشد‌ الشعبی نیز به همین دلیل است. 

از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ مقتدی صدر تمام سعی‌اش بر این است که خودش را محافظ شیعه نشان دهد. از سال ۲۰۰۸ به بعد مقتدی صدر تلاش کرد خودش را به عنوان یک رهبر ملی‌گرا و عمل‌گرا در ساختار سیاسی عراق جای دهد. هدف تمامی این دوقطبی‌‌ کردن‌هایی که صدر انجام می‌دهد مثل تشیع عربی و فارسی، حذف دو رقیب دینی و سیاسی خودش بود. 

وی در ادامه ۴ رکن اساسی زعامت بر عراق را بیان کرد و گفت:

صدر به خوبی می‌داند که برای زعامت در عراق باید ۴ رکن داشته باشد:

  1. توانایی علمی. بزرگان جریان صدر نسبت به جریان سنتی نجف بسیار ضعیف‌تر هستند. در چند سال اخیر مقتدی صدر پاسخ استفتائاتی داده و بعید نمی‌دانم که تا ۱۰ سال آینده رساله خود را به بیرون می‌دهد. 
  2. قدرت بسیج کنندگی اجتماعی. این قدرت به طور شبه انحصاری تحت اختیار مقتدی صدر است. قدرت بسیج کنندگی زمان به وجود می‌آید که شما در تمام موارد و مسائل پیروان را به خط کنند. حتی جریان‌های نزدیک به ما قدرت بسیج‌کنندگی این شکلی را ندارند.
  3. قدرت سیاسی. من قبول ندارم که جریان صدر مورد قبول اکثریت است. در یک آماری بیان شده بود که ۸۰ درصد بیت شیعی مخالف صدر هستند. جریان صدر قدرت پیاده سازی خواسته‌هایش را به خوبی دارد. 
  4. حمایت‌های مردمی و بیرونی. طرفداران پرشوری دارد و در کنارش قدرت بیرونی را دارد. 

اساسا خاندان صدر، خاندانی انقلابی و پرشور هستند و به شدت در مسائل اجتماعی و فعال‌اند. این زعامت برای این خاندان بسیار موضوعیت دارد، چه مقتدی صدر در حال حاضر و چه سید محمد صدر در گذشته. 

دکتر معصومی مولفه سوم در فهم عراق را شناخت پارامتر‌های عام جامعه عراق دانست و گفت:

مولفه سوم در فهم جریان صدر، پارامتر‌های عام اجتماعی در جامعه عراق. این پارامتر شا‌خصه‌هایی هستند که اگر به خوبی درکش نکرده باشیم هیچکدام از بازیگران را نخواهیم فهمید. 

بازیگران عراقی به شدت دنبال موازنه‌سازی هستند. موازنه‌گرای و موازنه‌سازی یکی از مفاهیم اصلی در فهم عراق است. چون هیچ‌کسی نمی‌تواند بر دیگران حکومت کند، به دنبال ائتلاف هستند و بعد از مدتی با هم دشمن می‌شوند. دوستی‌ها و دشمنی‌ها در عراق به هیچ‌وجه واقعی نیست چون هدف از این دوستی و دشمنی کسب قدرت است. آقای نوری مالکی و عامری در دوره‌ای مثل کارد و پنیر هستند و دوره بعدی با هم دوست می‌شوند. اگر کسی به خوبی این موضوع را نداند فهم درستی نخواهد داشت. 

به ندرت جریان سیاسی وجود دارد که برای برنامه‌های میان‌مدت و بلند مدت خود هزینه پرداخت کند. 

اگر شما این موازنه‌سازی را ندانید، فکر می‌کنید که دلیل ملاقات صدر با امارات و عربستان دشمنی با ماست.

 محمدباقر حکیم پژوهشگر مطالعات عراق در خصوص روند سیاسی جریان صدر گفت:

پس از سال ۱۹۸۰ شاهد شهادت سید محمدباقر صدر هستیم. فشارهای امنیتی افزایش پیدا می‌کند، بسیاری از رهبران هجرت می‌کنند و شهید می‌شوند. سال ۱۹۹۱ شکست مفتضحانه صدام در حمله به کویت رخ می‌دهد و انتفاضه شعبانیه شروع می‌شود. در این بین جریانی به رهبری سید محمد صادق صدر آغاز می‌شود. قدرت صدر افزایش پیدا می‌کند و حکومت از این افزایش قدرت می‌ترسد. حکومت در سال ۱۹۹۹ محمد صادق و دو فرزندش را ترور می‌کند. بعد از این ترور مقتدی صدر فرزند کوچک محمد صادق صدر راه پدرش را ادامه می‌دهد. 

مقتدی صدر در بدو آغاز فعالیت‌هایش سال ۲۰۰۳، ارتشی به نام جیش المهدی را به وجود می‌آورد. جیش المهدی هدف خود را مقابله با نیروهای آمریکایی می‌دانست.

اگر بخواهیم نقش سیاسی در ۵ دوره انتخابات پارلمانی عراق را بررسی کنیم. در سال ۲۰۰۵ صدر درگیر مباحث مقاومتی بود و کمتر در عرصه سیاست فعالیت داشت، ۳ کرسی به دست آورد. سال ۲۰۱۰ تعداد کرسی‌ها به ۳۴ رسید. تعداد کرسی‌ها در سال ۲۰۱۴ همین تعداد بود و در سال ۲۰۱۸ به ۵۴ کرسی رسید. سال ۲۰۲۱، ۷۳ کرسی به صدر رسید. در انتخابات پارلمانی عراق سال ۲۰۱۸ مقتدی صدر ۱میلیون و ۵۰۰ هزار رای آورد. صدر بسیار هوشمندانه عمل کرد و قانون جدید انتخابات پارلمانی ۲۰۲۱ به صدر کمک شایانی کرد. تعداد رای صدر در سال ۲۰۲۱ به ۸۸۰هزار رای رسید. با اینکه نسبت به دوره ۲۰۱۸ چهل درصد ریزش آرا داشت، اما تعداد کرسی‌ها افزایش پیدا کرد. 

در سال ۲۰۱۴ نیروی نظامی سرایا السلام با هدف مبارزه با نیروهای نظامی و افراط‌گرایه داعش به وجود آمد. مدتی پیش صدر اعلام کرد که دفاتر نیروی سرایا السلام به جز ۴ شهر بسته خواهد شد. 

یکی از نقاط دو وجهی و مهم مقتدی صدر، حضور در حکومت و قدرت سیاسی و هم رهبری جریان خیابانی مطالبه‌گری است. نکته‌ جالبی است که اگر بحث مطالبه‌گری باشد مقتدی صدر به میدان می‌آید،‌ در عین حال در سیاست نیز حضور فعالی دارد.

محمد صادق صدر یکی از افرادی است که در حوزه مهدویت قلم زده است. موضوع مهدویت در تمامی فعالیت‌های صدر دیده می‌شود. 

افرادی نیز در این نشست حضور داشتند و سوالات خود را مهمانان پرسیدند.

سوال یکی از حضار، دلیل افزایش تعداد کرسی صدر نسبت به گذشته چیست؟

حکیم در پاسخ به این سوال گفت: به صورت خلاصه دو مولفه در تعداد کرسی‌ها نقش داشت. دلیل اول و مهم تغییر قانون انتخابات عراق بود که صدر از این فرصت استفاده لازم را کرد و کاندیداهای مناسب و اصولی انتخاب کرد. دلیل دیگر انشقاق بین احزاب بود. بسیار از احزاب به دلیل عدم ائتلاف رای‌هایشان کاهش پیدا کرد. 

دکتر معصومی در رابطه با انتخاب نخست وزیر گفت:

من فکر می‌کنم که مقتدی صدر کاظمی را همچنان به عنوان نخست وزیر انتخاب کند. چنانچه قبلا هم دیده‌اید که مقتدی صدر از کاظمی حمایت کرد. کاظمی نیز از طرفداران غرب بود اما در یک جریانی با ایران نیز همکاری کرد. کاظمی به خوبی می‌داند که عراق تنها مقتدی صدر نیست و باید با دیگران نیز تعامل داشته باشد. 

حکومت بر مردم عراق اصلا ساده نیست. عراقی‌ها خودشان را با امروز امارات مقایسه می‌کنند. عراق کشوری که ۵ دهه درگیر جنگ است خود را با امارات پیشرفته، مقایسه می‌کند. 

در کتاب‌های درسی عراقی نوشته شده که دشمن اصلی‌شان یهود و ایران است. 

رویدادهای مرتبط