خانه » آنچه در کافه آینده‌ی بیست‌وهفتم گذشت؛ با موضوع تصویر آینده‌ی ایران، در مقدمه‌ی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

آنچه در کافه آینده‌ی بیست‌وهفتم گذشت؛ با موضوع تصویر آینده‌ی ایران، در مقدمه‌ی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

 

این رویداد، دوشنبه ۲۱ آذرماه ۱۴۰۱ به همت بنیاد توسعه فردا و در خانه اندیشه‌ورزان، با حضور جمعی از فعالان و صاحب‌نظران این حوزه، برگزار شد.

میزبان برنامه با این مقدمه به پیشواز سخنان مدعوین رفت: «در پیش‌درآمد قانون اساسی یک افق ۱۰۰ساله وجود دارد که خط‌‌مشی این نظام را مشخص می‌سازد؛ درحالی‌که اگر بادقت مطالعه شود، مشخص می‌شود که این قانون صرفاً برای ایران نیست، بلکه تمامی مسلمانان جهان را شامل می‌شود؛ این خود نشان از یک تمدن سراسر کامل است. تمامی مسائل قانون اساسی، از جمله: حکومت، زن (تفکیک جنسیتی و حقوق زنان)، گسترش ارتباط بین‌المللی و… در مورد مواد قانونی توضیح‌های جامعی را آورد است که بسیار حائز اهمیت است.»

تغییر و بازنگری قانون اساسی متناسب با شرایط روز دنیا و جامعه

دکتر حمید سوری؛ اپیدمیولوژیست

باتوجه‌به التهاب‌های اوایل انقلاب و شرایط خاص جامعه، در زمان بازنگری سال ۱۳۶۸ این نکته به دست می‌آید که قانون اساسی، متأثر از شرایط حاکم‌ بر آن زمان بوده است. درباره‌ی افق صدساله‌ی مقدمه‌ی قانون اساسی، اصولی مانند مذهب رسمی کشور، ممکن است به‌جا باشد، اما یک‌سری موضوعات دیگر وجود دارد که نیاز به تجدیدنظر اساسی دارد.

توکلی؛ دکترای آینده‌پژوهی

من این مقدمه را مطالعه کردم و معتقدم که نیازی به تغییر ندارد؛ چون درمورد کلیات صحبت می‌کند و ما زمانی نیاز به تغییر داریم که در مورد جزئیات صحبت کنیم. حتی من اعتقاد ندارم که خود قانون اساسی باید تغییر کند و حتی اگر لازم باشد که تغییر کند این جزو خود قانون اساسی است، چرا که مکانیزم بازنگری نیز در همین قانون اساسی دیده شده است. قانون اساسی از لحاظ محتوایی کاملاً می‌تواند محقق شود.

سستی و ضعف موجود در این سال‌ها به این دلیل بوده است که قانون اساسی به‌صورت کامل رعایت نشده ‌است؛ مثلاً در بحث آموزش رایگان جهت‌گیری قانون اساسی با مسائلی مانند مدارس غیر‌انتفاعی کاملاً مغایرت دارد.

اکبری؛ دانشجوی جامعه‌شناسی

چیزی که برای من بسیار جالب بود، این بود که بعد از حدود بیست‌سال فعالیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، با خواندن مجدد این مقدمه احساس ضعف کردم. آنچه که من از انقلاب متوجه شدم، خیلی با این متن انطباق دارد. این یک متن نیست، بلکه یک گفتار سیاسی/اجتماعی مبتنی بر یک حرکت کاملاً مردمی است که با تمام اقشار مردم ارتباط برقرار کرده است.

مسعودیان؛ پژوهشگر

در کشور فرانسه، بریتانیا و… قانون اساسی پس از تصویب به همه‌پرسی که بنا بر تغییر حاکمیت باشد، گذاشته نشده و صرفاً در آن بازنگری شده است. آرمان‌هایی که در مقدمه‌ی قانون اساسی آمده مورد قبول بوده و قانون راهی برای رسیدن به آرمان است. در مقدمه‌ی قانون اساسی عنوان شده است که انقلاب اسلامی یک آرمان بزرگ داشته که آن مکتبی بودن است.

کدام یک از ما اسلام را، خودش درک کرده است؟ ما اصلاً به مطالعه درباره‌ی آن نپرداخته‌ایم که بدانیم باید آن را انتخاب کنیم یا خیر؟ حتی تعداد افرادی که قانون اساسی را عمیق مطالعه کرده باشند، بسیار کم است. مقدمه‌ی قانون اساسی، تصویر آرمانی تمدن ما است.

 

نظری؛ مدیرعامل اندیشکده امتداد

قانون اساسی تصویر نیست و یک توصیف است؛ از طرفی قانون اساسی آینده نیست و مقصد است. قانون اساسی توصیف حرکت ارادی اجتماع به‌منظور رسیدن به مقصدی است که تعریف می‌کند. تمایز قانون اساسی ما با قوانین دیگر کشور‌ها در همین ارادی‌بودن آن است. مثلاً قانون اساسی فرانسه یک توصیف غیرارادی است، اما قانون اساسی ما توصیف مقصد است. تصویر را نمی‌توان با رویا ساختن ایجاد کرد. انقلاب اسلامی تاکنون یک الگویی داشته است و دائماً الگو‌های جدید را خلق کرده است، اما الگوی اصلی همین الگوی قانون اساسی است؛ یعنی حرکت ارادی مردم به سمت مقصد.

حیدری نژاد؛ اندیشگاه سنا

متن مقدمه‌ی قانون اساسی را که دیدم، احساس کردم تحت‌تأثیر التهابات اوایل انقلاب نوشته شده است و باتوجه‌به شرایط کنونی جامعه آن را بسیار نیازمند بازنگری می‌بینم. همه چیز در زندگی روزمره‌ی ما در حال تکامل است. جمهوری اسلامی نیز در حال تکامل است و قانون اساسی آن نیز باید در حال تکامل باشد.

من این مقدمه را به شکل یک متن و تعدادی اصول ثابت می‌بینم و احساس می‌کنم اگر بخواهیم مجدداً یک متن را به‌عنوان مقدمه‌ی قانون اساسی نگارش کنیم، مردم اصول همین متن را به‌عنوان اصول اصلی مجدداً می‌پذیرند. اما متن را لازمه‌ی ویرایش می‌‌بینم و اسم آن هم از دید من تغییر نیست، تکامل است.

عطاری؛ دانش‌آموز

به نظر من این مقدمه، هدف جمهوری اسلامی را بیان می‌کند.

اگر این هدف، هدف خوبی است و در این ۴۰ سال به آن هدف نرسیده‌ایم؛ مشکل از مدیریت و عملی بوده است که درست رخ نداده است. مخالف این موضوع نیستم که باید در آن تغییرات و اصلاحاتی انجام بگیرد؛ اما کلیات آن برای من مطلوب است.