خانه » تامین مالی اندیشکده‌ها؛ یک مدل تامین مالی موفق، چگونه باید باشد؟

تامین مالی اندیشکده‌ها؛ یک مدل تامین مالی موفق، چگونه باید باشد؟

درباره این یادداشت‌ها

سلسله یادداشت‌های راهنما و دستورالعمل‌های کاربردی به دنبال توانمندسازی اندیشکده‌ها و به‌ویژه اندیشه‌ورزان نوظهور است؛ به گونه‌ای که آن ها توانایی‌ها و مهارت‌های بهتری برای مدیریت و رشد سازمان‌های خود، برقراری ارتباطات مؤثر و تولید پژوهش‌های باکیفیت داشته باشند. برای دستیابی به این هدف، این یادداشت‌ها اطلاعات، ابزارها و آموزش‌هایی را برای حمایت از توسعه رهبری و بهبود آگاهی، تصمیم‌گیری استراتژیک و گسترش شبکه ارتباطی در میان اندیشه‌ورزان و پژوهشگران ارائه می‌کند.

مقدمه مترجم

موضوع تامین مالی بدون شک یکی از مهم‌ترین چالش‌ها و دل مشغولی‌های هر سازمانی در عصر حاضر است، به این دلیل که اساساً هیچ نهادی بدون برخورداری از منابع مالی کافی قادر به دستیابی به اهدافش نخواهد بود.

بنابراین اندیشکده‌ها به عنوان سازمان‌هایی خاص نه تنها از این قاعده مستثنی نیستند بلکه به دلیل کارویژه خاصی که دارند باید اهمیت دو چندانی به مساله تامین مالی بدهند. امروز اگر از مدیران اندیشکده‌های سراسر جهان بخواهید که لیستی از چالش‌های سازمانی خود را در اختیار شما بگذارند، بدون شک بحث تامین مالی در صدر این لیست قرار خواهد گرفت.

با توجه به اهمیت این موضوع درک اینکه چگونه اندیشکده‌های مختلف بر چالش‌های مربوط به تامین مالی خود چیره می‌شوند موضوعی حائز اهمیت است. این موضوع به طور کلی در هر تلاشی برای شناخت و حمایت از اندیشکده و یا هر سازمان دیگری نقشی اساسی ایفا می‌کند.

اندیشکده‌ها درست مانند اکثر سازمان‌های غیرانتفاعی باید به طور همزمان در دو حوزه به رقابت بپردازند: یکی ارائه مشاوره به سیاست‌گذاران و دیگری دریافت کمک هزینه از حامیان خود. نکته مهم اما این است که بسیاری از مدیران اندیشکده‌ها به طور تخصصی برای نظارت بر حوزه مالی و به دست‌آوردن سرمایه لازم آموزش ندیده‌اند و همین ضعف معمولا به ضرر این سازمان‌ها تمام می‌شود.

مطلبی که در ادامه می‌خوانید به قلم توماس گارزون دلاروزا[۱] و وانسا ویراچ[۲] در وبسایت “آن تینک تنکس[۳]” منتشر شده است. این مطلب را می‌توان مقدمه‌ای برای ورود به بحث انتخاب بهترین مدل تامین مالی دانست.

گام اول؛ تامین مالی یعنی چه؟

ساده ترین راه برای درک انواع مدل‌های تأمین مالی اندیشکده‌ها این است که نخست ترکیبی از منابع متفاوت تأمین مالی را در نظر بگیریم که شامل بودجه ثابت یا اصلی، قراردادهای پروژه‌ای، کمک‌های مالی و دریافت هزینه برای تولید محتوا می‌شود. ما طی مصاحبه با مدیران اجرایی و مالی برخی از سازمان‌ها در اروپای شرقی، بالکان، آمریکای لاتین و جنوب آسیا، ترکیب‌های بسیار جالب و منحصربه‌فردی از منابع مالی سنتی و بعضا غیرمعمول را کشف کردیم.

با این حال، آنچه که جالب به نظر می‌رسد صرفا این نیست که بودجه یک اندیشکده از کجا و چگونه تامین می‌شود، بلکه در واقع این است که این بودجه تامین شده، چه پیامدها و تاثیراتی بر عملکرد یک اندیشکده می‌گذارد. به بیانی دیگر، باید تاثیر این منابع مالی دریافت شده بر عملکرد اندیشکده‌ها در حوزه‌های مختلف اعم از پژوهش‌های سیاستی، حوزه ارتباطاتی، مدیریت کارکنان، مدیریت پروژه‌ها و میزان نفوذ مورد بررسی قرار گیرد.

موفق‌ترین مدل تامین مالی چه مدلی است؟

بدیهی است که تامین مالی تنها بخشی از استراتژی کلی سازمانی یک اندیشکده است. بر این اساس، می‌توانیم استدلال کنیم که یک مدل تأمین مالی موفق، در واقع مدلی است که بتواند برای سازمان یک درآمد پایدار ایجاد کند؛ درآمدی که یک اندیشکده با تکیه بر آن بتواند ماموریت‌های خودش را به بهترین شکل ممکن پیش ببرد. این موضوع البته تنها در مورد اندیشکده‌ها نیست و می‌تواند انواع سازمان‌ها را شامل شود.

ما برای یک مدل مطلوب تامین مالی پنج ویژگی اصلی را بر می‌شمریم:

الف) قابل اطمینان بودن: منابع مالی که به طور اتفاقی می‌آیند و می‌روند هرگز نمی‌توانند در میان‌مدت و بلندمدت به سازمان کمک خاصی کنند. از این منظر، دریافت کمک مالی هنگفت در یک مقطع خاص لزوما نشانه ‌داشتن یک استراتژی تأمین مالی کارآمد نیست.

ب) تنوع در تامین مالی: یک مثل معروف به ما می‌گوید که هیچ وقت نباید همه تخم‌مرغ‎ها را در یک سبد گذاشت. در زمینه تامین مالی هم باید سعی کرد که از منابع مختلفی بهره گرفت. در این‌جا تنوع بخشیدن تنها به معنای تلاش برای داشتن حامیان مالی مختلف یا متعدد نیست، بلکه بدین معنا است که باید با انواع مختلفی از تامین‌کنندگان مالی کار را پیش برد. البته نباید از یاد برد که تنوع بیش از حد هم ممکن است چالش‌های خاص خودش را داشته باشد، به طوری که در اهداف پروژه‌ها، موضوعات تحقیقاتی و همچنین روند اداری کارها اختلال ایجاد کند.

ج) شرایط قابل قبول: هر کمک مالی تحت هر شرایطی دریافت شود، باید یک اندیشکده را قادر سازد تا فرآیند سیاست‌گذاری خود را به بهترین شکل ممکن پیش ببرد. حالت ایده‌آل این است که حامیان مالی درگیر فرآیند خسته‌کننده کاغذبازی‌های اداری برای اختصاص کمک‌هایشان به یک اندیشکده نشوند. البته گاهی این حامیان مالی مثل اتحادیه اروپا به قدری بزرگ هستند که شاید به انتظار برای طی شدن فرآیند طولانی اداری‌اش بیارزد.

د) استقلال: شرط اساسی برای موفق دانستن یک مدل تامین مالی این است که این مدل استقلال اندیشکده را زیر سوال نبرد. در واقع این کمک‌های مالی نباید به گونه‌ای باشد که اندیشکده برای اداره خود استقلال‌اش را از دست بدهد. فراموش نکنیم که تصمیم‌گیری در مورد نحوه اداره سازمان جزو موضوعاتی است که نباید حامیان مالی به واسطه کمک‌هایی که می‌کنند به دنبال اعمال نفوذ بر آن باشند.

ه) شفافیت: در نهایت، نگرانی فزاینده دیگر مربوط به شفافیت در زمینه چگونگی تامین مالی اندیشکده‌ها است. باید پذیرفت که بسیاری از سازمان‌ها در این زمینه دچار ضعف‌های عمده ای هستند.

در مجموع همه این معیارها را می‌توان به چالش کشید یا حتی اصلاح کرد. با این حال، آنها مجموعه‌ای نسبتاً مهم و در عین حال جامع از دستورالعمل‌ها را در اختیار ما می‌گذارند؛ دستورالعمل‌هایی که می‌توانند برای ارزیابی نحوه تامین مالی یک اندیشکده مفید باشند.

اجازه دهید بحث را با در نظر گرفتن اینکه تحقیقات یک اندیشکده چگونه ممکن است تحت تأثیر منابع مالی قرار گیرد، به پایان برسانیم. در این زمینه دو نوع پیامد واضح وجود دارد که بسیاری از اندیشکده‌ها در درجات مختلفی آنها را تجربه کرده‌اند. یکی از آنها بحث دستور کار پژوهشی و دیگری موضوع حفظ استقلال است.

پایداری یک دستور کار پژوهشی برای تامین هدف یک اندیشکده موضوعی حیاتی است. از این نظر، منبع مالی ثابت، یک اندیشکده را قادر می‌سازد تا برنامه تحقیقاتی خود را به تنهایی طراحی و سپس آن را پیش ببرد. این موضوع باید در ترکیب و تخصص کارکنان آن نیز منعکس شود. در مقابل، تأمین مالی مبتنی بر قراردادها و کمک‌های مالی کوتاه‌مدت مستلزم پویایی بیشتری از نظر پرداختن به موضوعات جدید است. در مجموع کسب درآمد از طریق دریافت پروژه نیز امری ضروری برای اندیشکده‌ها به نظر می‌رسد.

در نهایت نیز باید گفت که بررسی کامل موضوع مورد نظر ما مستلزم ارزیابی کامل چگونگی تاثیر منابع مالی بر نحوه کار اندیشکده‌ها مثل حوزه ارتباطات، مدیریت کارکنان، انجام پروژه و تأثیرگذاری بر مشاوره سیاستی است. فراموش نکنیم که بازنگری در یک مدل تامین مالی یک تمرین مداوم است که لزوما نباید نگاه صفر و صدی به آن داشت.

ترجمه و تلخیص:

پرهام غنی، پژوهشگر و مترجم حوزه روابط بین‌الملل

[۱] TOMÁS GARZÓN DE LA ROZA

[۲] VANESA WEYRAUCH

[۳] https://onthinktanks.org/