به مناسب بیستمین سالگرد تأسیس بنیاد توسعه فردا نشستی با عنوان نهادهای مردمی و آینده سیاسی ما برگزار شد و جلسه حول محور موضوعاتی نظیر تجربه نظام جمهوری اسلامی در افزایش نقش نهادهای مردمی، آیندهنگری در خصوص جامعه مدنی برای چهل سال آینده و فاصله محصور تا بلوغ مردمسالاری دینی در جامعه ایران گذشت.
میزبان جلسه با اشاره به انقلاب اسلامی و اینکه یک تحول روحی و فرهنگی در جامعه ایران ایجاد کرد و اشاره به مقدمه قانون اساسی و چشمانداز صدساله آن که تا امروز به منزله قوه محرکه جامعه عمل کرده؛ بااینحال در عمر چهلساله انقلاب اسلامی ما شاهد پدیدآمدن اندیشکدههای کوچک و بزرگ بودهایم که بنیاد توسعه فردا یکی از آنهاست و ضمن اشاره به استقلال مالی این بنیاد که نهادی غیردولتی است حتی به مسائلی ژرف نظیر سیستان و بلوچستان و توانمندسازی منطقهای میپردازد با ترسیم مختصر برای حداقل چهل سال آینده میتوان از همین نهادهای مذکور و موجود برای زندگی سیاسی مردم ایران استفاده کرد و به عبارتی یکی از اهداف انقلاب اسلامی را در تحقق زندگی سیاسی مردم ایران میدانند و عنوان میکنند زمانی که مردم یک جامعه به چنان ظرفیتی برسند که بتوانند در سایه تعالی روحی و معرفتی در امر حکمرانی مشارکت داشته باشند و در زندگی جمعی خود کنش و واکنش متقابل را انجام دهند به زندگی سیاسی نائل آمدهاند؛ حال همانطور که گفته شد تحقق چنین ایدهای در گرو ظرفیت دینی و دانشی مردم آن جامعه است بهگونهای که بتوانند در کنار یکدیگر کار کنند.
در بین حاضران در جلسه خانم دکتر فرنوش صفوی فر، روانپزشک، که از فعالان اندیشگاه سرو بودند از تحقق چنین ایدهای که بدنه جامعه خود را تأثیرگذار در سرنوشت جامعه بداند؛ یعنی حس عاملیت و تأثیرگذاری صرفاً مخصوص آن قشر یا طبقه اجتماعی که توانایی اعمال قدرت را در دست دارد، نباشد با عنوان سلامت اجتماعی یاد کردند همچنین ایشان در ادامه به عدم کارایی نهادهای هرچند اندک شکلگرفته مردمی در داخل ایران در طی اعتراضات شکلگرفته خارجی اشاره کردند و این نکته را بیان کردند که چنین نهادهایی در داخل شکل میگیرند؛ ولی طبع هر نظام حکمرانی در مواقعی که نهادهای مذکور روبهتوسعه فعالیتهای خود میآوردند بنا به دلایل امنیتی مانع از آن میشوند چنین عاملی نهادهای مردمی داخلی ولو غیردولتی را ملزم به کنشهای محافظهکارانه میکند که طبیعتاً مغایر با اهداف زندگی سیاسی مردم است.
در بخشهای پایانی جلسه میزبان، با عنوانکردن مسئله زندگی سیاسی در قرآن کریم، آن را از دید آیات قرآن عزتمندی مؤمنان در جامعه اسلامی مطرح کردند و به مغایر بودن زندگی سیاسی با مفهوم تنظیم قدرت اشاره کردند و آقای ناظمی پس از تأیید این گزاره این موارد را تضادهای نهادی در امر سیاست نامیدند و نقطه اشتراک تمامی نهادها و گزارهها را تلاش برای گذار از کنشها، ایدهها و روایتهای فردی به کنشها، ایدهها، و روایت جمعی دانست که این روایتهای جمعی خود قدرت دارد و زبان قدرت است و باید در طولانیمدت به نحوی جدی برای تحقق این مهم تلاش به عمل آورد.