خانه » پیچیدگی در تعریف اندیشکده و مؤلفه‌های آن

پیچیدگی در تعریف اندیشکده و مؤلفه‌های آن

نشست‌هایی با عنوان «اندیشکده‌داری» با همکاری مدیران اندیشکده‌ها و اندیشه‌ورزان، از خرداد تا شهریور ماه سال جاری در خانه اندیشه‌ورزان برگزار شده است. این یادداشت، در اصل خلاصه‌ای از سخنان دکتر مهدی خراتیان، مدیر اندیشکده‌ی احیای سیاست در دور اول نشست‌های «اندیشکده‌داری» است.

برای نهادهای متولی امور مربوط به اندیشکده‌ و همچنین خود اندیشکده‌ها مهم است  به تعریف اندیشکده آگاه باشند تا بتوانند اندیشکده را از غیر آن تشخیص دهند. باید دانست که هیچ تعریف استاندارد و همه‌گیری از «اندیشکده» وجود ندارد؛ علت آن، تطور معنایی اصطلاح Think tank است. طبق فهم ما اولین اندیشکده RAND بوده است؛ ولی این تصوری اشتباه است. اولین اندیشکده که اصطلاح think tank درباره آن به کار رفت، «مرکز مطالعات رفتاری دانشگاه استنفورد» بود.

در ابتدا یعنی در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ بود که این اصطلاح Think tank به معنای مغز در ادبیات انگلیسی و به‌ویژه در میان عوام مطرح شد. در آن دوره نیز برای نهادهایی این‌چنینی از واژه‌هایی مثل «نهادهای سیاست‌پژوهی» استفاده می‌شد؛ اما به‌مرورزمان استفاده از واژه اندیشکده متداول شد و برای انبوهی از نهادها به کار ‌رفت. نتیجه این بود که پژوهشگران این حوزه تصمیم گرفتند تعریفی برای واژه Think tank ارائه کنند. اولین نفری هم که این اصطلاح را تعریف کرد «پل دیکسون» بود. پس از او «مک‌گان»، «ویبر»، «اسمیت»، «استون» و…  نیز تعریفی برای این اصطلاح ارائه دادند.

مهم‌ترین پیچیدگی در تعریف مفهوم Think tank مبهم بودن واژه استقلال است. استقلال در سنت‌های مختلف حکمرانی معانی متفاوتی دارد. ازاین‌رو، معنای جهان‌شمولی را نمی‌توان برای آن ارائه کرد، پس برای اصطلاح Think tank هم معانی متفاوتی ایجاد می‌شود.

اما می‌توان از تعاریف مختلفی که از اندیشکده شده است اشتراکاتی را برشمرد. این تعاریف مشترک عبارت‌اند از:

۱) اندیشکده، سازمان است و سازمان یک سیستم پایدار. منظور از سازمان در معنای مدیریتی آن است؛ به این تعبیر که اندیشکده‌ها عضوی از نظام سیاسی‌اند. درست است که در ایران قانونی برای ثبت اندیشکده‌ها وجود ندارد. اما در مجموع، باید قوانین محکمی وجود داشته باشد که اندیشکده‌ها را ملزم به ثبت قانونی کند تا  درون سیستم سیاسی تعریف شوند؛ اما اینجا منظور از سازمان بودن اندیشکده، همان نگاه و تعریف مدیریتی است.

۲) اندیشکده سازمانی غیرانتفاعی است. به‌عنوان‌مثال در آمریکا قوانین مرتبط با نهادهای غیرانتفاعی، شامل اندیشکده‌ها هم می‌شود و درمجموع غیرانتفاعی بودن اندیشکده‌ها پذیرفته شده است.

۳) فعالیت اندیشکده سیاست‌پژوهی است. البته درباره چیستی سیاست‌پژوهی می‌بایست بحث کرد، ولی بر این ویژگی هم توافق نظر وجود دارد.

۴) فعالیت اندیشکده ناظر به مسائل بخش دولتی و عمومی است. البته اندیشکده‌هایی هستند که درباره مسائل بخش خصوصی فعالیت کنند؛ ولی در اصل کارکرد اصلی اندیشکده، ناظر به مسائل بخش دولتی و عمومی است.

۵) اندیشکده مستقل است. هرچند در سنت‌های سیاسی مختلف، معنای استقلال متفاوت است؛ برای مثال، در نظام‌های آنگلوساکسونی اندیشکده نباید –حداقل در ظاهر – وابستگی حزبی داشته باشد و یک حزب نمی‌تواند رئیس اندیشکده را تعیین کند یا تغییر دهد؛ اما در سنت آلمانی، اندیشکده‌ها کاملاً حزبی‌اند و حتی حزب است که رئیس اندیشکده را مشخص می‌کند. همچنین در سنت چینی، دولت به اندیشکده‌ها کمک مالی می‌کند.

* به‌طورکلی اگر بخواهیم تعریف ساده‌ای از اندیشکده داشته باشیم، به این صورت است: سیاست‌پژوهی، مطالعه در مسائل بخش عمومی و استقلال سازمانی.