در ابتدا دربارهی تفاوت نظریات موجود، ذیل موضوع عدالت بحث شد. طبیعتا نظریات مختلف برگرفته از مکاتیب و دغدغههای متفاوت هستند. برای مثال لیبرالها، دغدغه کارایی دارند و انسان ایدهآل از نظر این مکتب، انسانی است که وقایع را پیش بینی میکند و آیندهنگر است. از دید کلاسیک، انسان دارای خصلت صرفه جویی است و از این طریق به تولید و سپس به بهرهوری میرسد. در مکتب مارکسیسم این مفهوم به گونهی دیگری روایت میشود؛ نظر آنان دربارهی عدالت بدین گونه است که از اختلاف هزینه و سود با عنوان ارزش اضافی یاد میکنند و آن را سهم کارگر میدانند که توسط طبقهی سرمایهدار استثمار شده است.
بحث عدالت از منظر اسلام متفاوت از مکاتب دیگر ظهور کرده؛ برخی تعریف عدالت را از شریعت استنباط میکنند (نگاه اشعری) آنان براین باورند، قسط همان مفهومی است که از آیات استنتاج میگردد. مانند آیاتی که درباره حقوق نازل شده یا آیاتی که به میزان، در اقتصاد اشاره دارد(وَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ) برخی دیگر معتقدند عدالت آنچیزی است که در نفس انسان وجود دارد.
تعریف شهید محمدباقر صدر درباره عدالت:
به گفته سخنران برنامه: شهید صدر بر این باور بوده که قرآن تعریف خاصی از عدالت ارائه نکرده است؛ ذیل همین موضوع برای جلوگیری از سواستفاده دیگران از تعبیر کلی اسلام از عدالت؛ شریعت چهارچوبهایی برای آن در نظر گرفته که با رعایت آنها میتوان به مفهوم قسط (عدالت اجتماعی) دست یافت و تعریفی برای آن متصور شد. وی در ادامه بیان کرد: پس از آنکه برای قسط تعریفی در نظر گرفتیم باید مشخص کنیم که این تعریف از بابِ شریعت است یا غیر آن.
او گفت: با تعریفهای انتزاعی از عدالت، نمیتوان مفهوم مشترکی به دست آورد و به دیدگاه واحدی رسید. وی بیان کرد: تعریف روشن و مشترک از عدالت را باید مد نظر قرار داد و همچنین با توجه به داشتن دو منبع دین و عقل باید مشخص شود که این تعریف، تعریفی علمی است یا تعریف قرآنی. وی گفت: هدف، جداسازی دین از علم نیست. بلکه تفکیک قلمروهای فکری باعث نظم بخشیدن به تفکر انسان میشود. سپس افزود: وقتی از معنی دینیِ قسط حرف میزنیم باید رویکردها نیز مشخص شود. طبق دیدگاه شهید صدر افرادی که به بررسی دینی قسط پرداختهاند با تفسیر جزء نگر پیش رفتهاند. او در کتاب پژوهشهای قرآنی در این باره بیان میکند که فقه در ابتدا احادیثی بوده که آن را طبق نیازهای جامعه دسته بندی کردهاند، شامل اقتصاد، جهاد و معاملات میباشد و مسئله فقه از جزء نگر به موضوع محور تبدیل شده است. به گفته شهید صدر درتعریف قرآنی قسط نیز سبک جزء محوری در پیش گرفته شده است. برای مثال با جمع آوری آیاتی درباره شیطان یا قسط نظر قرآن را درباره آن بیان میکنیم. در حالی که در ابتدا باید سوالات اجتماع علمی و مکتبی را جمع آوری کنیم، سپس با تحقیق در قرآن، جواب سوالها را پیدا کنیم. در آن صورت میتوان نظر قرآن دربارهی قسط و یا هر موضوع دیگری را ارائه کرد.
سخنران برنامه در ادامه با توجه به دیدگاه ارائه شده از شهید صدر بیان کرد:
برای فهمیدن نظر قرآن درباره قسط، باید مفاهیم مخالف قسط و همچنین هر سوالی که در این زمینه که ذهن انسان را مشغول کرده است مطرح شود (بازگشت مفهومی) و پاسخ آنها از قرآن استخراج شود سپس با توجه به جوابها میتوان دیدگاه قرآن درباره قسط را بیان کرد.
بررسی مفاهیم مخالف و موافق و طرح سوالات عمیق انسان شناختی، به روند این دیدگاه کمک خواهد کرد. وی در ادامه با ذکر مثالها و دلایل تاریخی شریعت را برتر و بالاتر از عدالت دانست و یادآور شد ضمن اینکه فهم انسان در بحث شریعت قابل تغییر است؛ میتواند فراگیر تر نیز باشد. او در انتها افزود: نوع نگاه نادرست به شریعت باعث آسیب زدن به اهداف و مقاصد آن در حوزههای مختلف خواهد شد.
سخنران دومین نشست در ابتدا، جنبشهای عدالت خواهی را خوب و مفید دانست و بیان کرد: جنبشها زمانی به وجود میآیند که سیستمهای جهانی دچار نقص باشند. وی افزود: شکل گیری برخی جنبشها واکنشی و غیر ارادی است اما در برخی دیگر، افراد با قصد و نیت مشخص با یکدیگر متحد شده و جنبش عدالت خواهانهای را راه میاندازند و به آن هویت میبخشند.
نظام عدالت خواهان جدید، مبتنی بر مهندسی معکوس است. مهندسی معکوس نسبت به مسائلی که در جامعه رخ میدهد و با رخداد آن، حس تبعیض و ناسازگاری پدیدار میشود. وی افزود: ناسازگاری میتواند ناشی از تقابل فعل با باورهای مقامِ مسئول، ناسازگاری اتفاق با رفتارهای مسئولین و یا ناسازگاری با تعالیم دینی باشد.
او گفت: ناسازگاری تولید مسئله میکند و با درک مفهوم ناسازگاری، تبعیض پدیدار میشود. وی در ادامه به مفهوم ناسازگاری در حوزه روانشناسی اشاره کرد و گفت: ناسازگاری در روانشناسی شامل ناسازگاری درونی و ناسازگاری بیرونی است. وی به عنوان پژوهشگر حوزه اخلاق بیان کرد: از دید اخلاقی، انجام رفتارهای مشابه در شرایط مشابه، از هرگونه ناسازگاری جلوگیری میکند. او در ادامه افزود: اگر در شرایط مشابه فرد از خود رفتارهای متناقضی بروز دهد؛ ناسازگاری آشکار شده و اینجاست که به طور طبیعی مفهوم تبعیض متولد میشود.
او یکی از شیوههای نقد اندیشه را، کشف همین مسئله(ناسازگاری) دانست و ادامه داد: در هیچ حوزهای ناسازگاری قابل دفاع نیست. وی افزود: ناسازگاری در حیطه عمل، به عدالت خواهی و در حیطه نظر، به تفکر انتقادی منجر میشود که طبق آن، میتوان اندیشه افراد را از طریق بیان ناسازگاری، بین مبانی و نتایج نقد کرد.
وی در ادامه به عبارت «استانداردهای دوگانه» اشاره کرد و افزود: رهبر انقلاب از استاندارهای دوگانه با عنوان استکبار یاد کرده است.
سخنران برنامه در ادامه به ویژگیهایی از جمله نژادپرستی، گروه گرایی یا حزب گرایی و همچنین سوژه محور بودن در حوزه اخلاق(میل داشتن یا بیزار بودن نسبت به موضوعی خاص) اشاره کرد و این ویژگی ها را به افرادی نسبت داد که در شرایط مشابه رفتارهای مختلفی از خود نشان میدهند و در ادامه به شرح مسئله«سوژه محوری» پرداخت و بیان کرد: افراد سوژه محور کسانی هستند، که اخلاق و عدالت آنان قاعده محور نیست چرا که اگر قاعده محوری هدف قرار گیرد، گاه شرایطی پیش میآید که فرد مجبور است بر خلاف میل خود رفتار کند.
وی در ادامه بیان کرد: کسانی که عملِ مهندسی معکوس را در مسائلی که ظاهر تبعیض آمیز دارد، اعمال میکنند کم کم به نظریه پردازی میرسند. شیوهای که در آن اندیشه ورزی و مسئله محوری توامان با هم رخ میدهد او خاطر نشان کرد، همهی مسائل ذکر شده زیر شاخه علوم انسانی هستند و تنها، استفاده از عبارت مهندسی معکوس برای تفهیم بهتر است مسئله به کار برده میشود.
او در انتهای سخنانش با ذکر مثال و تکیه بر دلالتهای شخصی، عدالت را برتر و بالاتر از شریعت بیان کرد.