تجربهی پژوهشی و گزارش سیاستی اندیشکدهی هاتف:
اقتضائات سیاستگذاری مناسک دینی و نقش هیئات مذهبی در جامعه
این رویداد در تاریخ دهم شهریور ماه ۱۴۰۱ در خانه اندیشه ورزان برگزار شد.
با حضور:
دکتر جبار رحمانی؛ عضو هیئت علمی پژوهشکدهی مطالعات فرهنگی و اجتماعی، استاد انسانشناسی دین
دکتر سیدحسین شهرستانی؛ مدیر گروه حکمت هنر پژوهشکدهی فرهنگ و هنر اسلامی
جناب آقای محسنحسام مظاهری؛ نویسنده و پژوهشگر مطالعات اجتماعی اسلام، تشیع و مناسک شیعی
اين پژوهش سه فاز مختلف داشته است.
در فاز اول با صاحبنظران و متخصصانی که در سالهای گذشته در این زمینه آثاری داشتهاند(سخنرانی،کتاب ، نشست و..)، ابتدا مطالب آنها را خوانده و گردآوری کردیم. سپس دیدگاههای مختلف در ارتباط با سیاستگذاری را یافتیم، اینکه این موضوع امکان پذیر هست یا خیر؟ اگر هست نکات و ظرایف و لطایف آن چیست؟ و اگر نمیشود به چه دلیل است؟
در فاز دوم وارد میدان شدیم و در دههی اول محرم به یکسری از هیئات انتخابی(دانشجویی، شهری، کوچک و بزرگ) رفتیم و یک مشاهدهی مردم نگارانه نیز از آنها داشتیم. لذا یافتهها را ثبت کرده و در جلسات متعدد به گفتگو پرداختیم.
در فاز سوم از تجمیع دو فاز اول با رجوع به متخصصان دستیابی به وجوه سیاستگذرانه را بررسی نمودیم.
تقویت نکات خوب یا اصلاح نکات بد چگونه صورت گیرد؟
نکتهی مهم این بود که هیئتها به عنوان یک پدیدهی پویا و زنده در نظر گرفته شود نه یک جسم سخت و مرده که حالا هست و ما میتوانیم تغییری در آن ایجاد نماییم!
اگر قرار است سیاستگذاریای هم صورت پذیرد باید اینگونه تصور شود که بدن یک موجود زنده را جراحی میکنید. این موضوع همواره در تمام مراحل پژوهش همراه ما بوده است.
چیزی که از دل این پژوهش به دست آمد، یک سری یافتهها و دستآوردها بوده که در این نشست خدمتتان ارائه میشود.
محمد تقی ضرغام افشار؛ از پژوهشگران اندیشکدهی هاتف:
در رویکردهای جامعه شناسانه، برای تحلیل یک پدیدهی اجتماعی، به صورت کلی با سه رویکرد میتوان ورود کرد:
رویکرد اول، رویکرد کلاسیک که عمدتا به توصیف یک پدیدهی اجتماعی و نقشهای آن در جامعه میپردازد.
رویکرد دوم، رویکرد انتقادی است که علاوه بر توصیف به دنبال اصلاح آن پدیدهی اجتماعی از بدنهی آن است.
رویکرد سوم، که ما بر روی آن کار میکنیم، رویکرد سیاستگذارانه است که علاوه بر دو مورد قبلی( توصیف، اصلاح و مدیریت یک پدیدهی اجتماعی)، عمدتا اصلاح را از موضع رسمی دنبال میکند، نه ضرورتا از بدنهی اجتماعی.
ما زمانی که از هیئات مذهبی و مناسک عزاداری صحبت میکنیم، به نوعی از مناسک ثانویه دینی صحبت میکنیم. یعنی باید متوجه باشیم که در شریعت از چه مختصاتی برخوردار هستند.
نکتهی دومی که سعی کردیم به سیاست گذاران انتقال دهیم این بود که حتما هیئتهای مذهبی به عنوان یک پدیدهی اجتماعی فهم شود نه یک پدیدهی صرفا مذهبی!
نکتهی مؤکد دیگر توجه به نهادهای همسایهی هیئت است. چرا که هر پدیدهی اجتماعی به عنوان یک ویژگی مشخص با نهادهای پیرامون خود ارتباط دارد و هنگامی که قصد دارید رو پدیدهای مانند هیئت سیاستگذاری کنید، حتما آن را در شبکهای از ارتباطات با سایر نهادها ببینید.
ما بر اساس رویکرد سیاستگذارانه، و براساس سه متغیر؛ حامیان مالی هیئتها، متولیان تصمیمگیری هیئتها و فعالان اجرایی آنها؛ هیئات را به سه دستهی؛ مردمی، دانشجویی و نزدیک به حاکمیت تقسیمبندی کردیم.
سپس بر اساس هشت محور، هیئات سهگانه را بررسی کردیم؛ ابتدا متولیان اصلی، حامیان مالی و برنامهریزان هیئت را مشخص کردیم؛ سپس مهمترین عامل هویت بخش معرفی نمودیم، ماهیت غالب آنها را توضیح دادیم، کارکردهای غالب آنها را توضیح دادیم، هدفگذاری تصمیمگیران هیئات در مورد مخاطب را بررسی نمودیم، جایگاه مردم در هیئات چگونه است؟ جایگاه زنان در هیئات به چه صورت است؟و رابطهی دین و سیاست را تحلیل نمودیم.
این پژوهش دو هدف کلی هم داشت:
۱- هیئات مذهبی چهطور میتوانند به عنوان حاملان معنا در جامعه نقش ایفا کنند!؟ هیئات در چه شرایطی و با چه سازوکارهایی میتوانند به سهم خود در تولید و توزیع معنا در جامعه نقش ایفا کنند؟!
(وقتی از خلق معنا صحبت میکنیم دو پارادایم اصلی وجود دارد: یکی انتقال معنا که به شدت در گزارش از آن پرهیز داریم. دیگری ساخت مشارکتی معنا است.)
۲- هیئتهای مذهبی به چه شکل میتوانند بین دولت و جامعه حلقههای واسط باشند؟
فاز آخر ده پیشنهاد سیاستی در ارتباط با این پژوهش است؛
- اول مشارکت مردمی در خلق انتقال معنا است.
- مشارکت فعالان هیئت در خلق و توزیع معنا است.
- مشارکت نخبگان حوزهی دین است.
- حمایت معنوی از هیئت های محلی
- پرهیز از بازنمایی هیئتهای بزرگ
- اصلاح در ساز و کار سخنرانی هیئتها
- اصلاح در ساز و کارهای انتخاب موضوع
- ترویج اخلاق اجتماعی در هیئتها
- پرهیز از رویکردهای یکسان کننده است
- بازنگری در جایگاه زنان در هیئتهای مذهبی
که ایشان در این رویداد به صورت کامل به شرح موارد فوق پرداختهاند.
در ادامه در خدمت اساتید بزرگوار هستیم که ناظر بر این پژوهش و همچنین نگاه خود ایشان، راجع به سیاستگذاری مناسک مذهبی، مطالبی را ارائه میدهند.
–دکتر جبار رحمانی؛ عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، استاد انسانشناسی :
مسئلهای که در حوزهی مطالعات دین در ایران هست، عملا این حوزه مستعمرهی مطالعات برون دینی است. چه دغدغههای روشنفکری دینی و چه دغدغهی دینداران! این حوزهی علمی را هم عملا دستخوش خود کردهاست و گاها تحریف نیز نموده است.
نکاتی راجع به دیدگاه شما عرض خواهم نمود.
نکتهی اول این تصویری که شما از هیئت ارائه میدهید پدیدهای نسبتا ایستا است و فرآیند تغییری مشاهده نمیشود! گویی این هیئت بوده، هست و خواهد بود!
درسته شما از تغییر هیئت صحبت میکنید، اما این تغییر، تغییر سیاستگذارانه است!گویی یک چیزی وجود دارد و میخواهیم به صورت عامدانه تغییر جهت دهیم!
و بخش دیگر تغییری است که خود پدیده دارد و آقای مظاهری سالهاست به خوبی آن را نشان دادهاند.
این نوع نگاه ایستا، یک نوع نگاه بازتولیدی کارکردگرانه به هیئت هست که فکر میکنم خیلی خلاقانه نباشد، و یک مقدار کلیشهی رایج تئوریک در ایران است که بهتر از یک مقدار از آن خارج شویم! شاید پویاییهایی خود را داشته باشد، اما لزوما مثبت نیستند و امکان دارد مخرب نیز باشند.
نکتهی دوم شما دائما درمورد پدیدهای به نام هیئت صحبت میکنید که یکسری کارها روی آن اعمال شده است! اما درمورد فاعلان آن صحبتی صورت نگرفته است! چه کسانی در ایران درمورد هیئت سیاستگذاری مینمایند؟ چه نهادهایی؟ با چه الگوهایی؟ با چه مدلهایی؟
چون اصولا تمام آیینهای جمعی مازادی از انرژی تولید میکنند که جامعه با آن ساخته میشود.
نکتهی سوم محدودههای هیئت است! قلمرو دارد! اصولا امری مردانه است و سلطه و محور و کانون آن غالبا مردانه است. مرزهای جنسیتی، مرزهای مذهبی و مرزهای فرهنگی این پدیده کجاست؟ توزیع جغرافیایی هیئت در همه جای ایران یکسان است؟
نکتهی چهارم بازسازی الگوهای مواجهه مردم با هیئت است! مخاطبین چه دستهبندیای دارند؟ فعال هستند؟ ناظرند؟ منفعلند؟ حاشیهای یا محوری هستند؟ این نظام آیینی یک طیف یک دست از انسانها ندارد! و بررسی این تنوع بد نیست.
نکتهی پنجم اجتماعی دیدن باعث نشود ما خیلی افراط اجتماعی بودن داشته باشیم! اینکه هیئت این میزان در جامعهی ما فربه شده است باید بپذیریم که در سه چهار دههی اخیر بخش سیاسی در آن وارد شده است. به هرحال بخش زیادی از منابع و منافع قدرت از خلال تشکیلات هیئتی، هیئتیها توزیع میشود و به همین دلیل اهمیت میدهد و به وسیلهی یک پدیدهی عام بالا میآید تا در خلال آن بازی پنهان خود را نیز داشته باشد. لذا شخصیتهای پنهان هیئت که میتواند آنرا بیش از حد بزرگ کند یا حتی منحرف کند یا حتی پتانسیلهای شکوفایی بیشتر را ارائه دهد را در نظر داشته باشید.
نکتهی ششم من متوجه منطق و درک شما از مقولهی سیاست گذاری نشدم! به هرحال ما الگوهای سیاست گذاری متفاوتی داریم. ولی مدل متمرکز، یک مدل است.
عوامل دیگر چون اخلاق، جنسیت، عدالت، نظم اجتماعی، دولت، قدرت و … نیز جای داشت تا مسئله شناسی شده و به آن پرداخته شود!
آیا این آیین منابع سرمایهی اجتماعی، سرمایهی نمادین، سرمایهی فرهنگی، سرمایهی اقتصادی و حتی سرمایهی تاریخی این کشور را تقویت یا مضمحل میکند!؟
این نیز پرسشی است که میتوانید در یک بخش از پژوهش بنیادی به آن بپردازید.
–جناب آقای محسنحسام مظاهری؛ نویسنده و پژوهشگر مطالعات اجتماعی اسلام، تشیع و مناسک شیعی:
در ابتدا چند نکتهی جزئی را متذکر شوم.
بحث هیئت مذهبی و مناسک با اینکه با یکدیگر مرتبط هستند ولی اصلا با یکدیگر منطبق نیستند و مناسک بسیار گستردهتر از بحث هیئتهاست.
بحث دیگر اینکه من فکر میکنم کار شما خیلی تهرانی است! و هم مشاهدات فاز دوم شما در تهران بوده و هم اینکه جنس ادبیات پژوهش نیست در مورد هیئتهای تهران است.
ما در مقامی هستیم که باید ارزیابی و نقد سیاستگذاریها را کنیم! یا اگر میخواهیم در مورد سیاستگذاریها صحبت کنیم حتما بخش مهمی از آن باید درمورد سیاستگذاریهای این چهار دهه باشد، ارزیابی و نقد شود!
هیئتهای بزرگ شهری سابق نداشتیم! در تعریف خود هیئت، محلی است! در تعریف سنت هیئت یا خانوادگی است، یا صنف و پیشهی شغلی است، یا محلی است، یا مسجدی است، یا محل زندگی افعال است( گروههای مهاجرین). اعضا پیش از اینکه بخواهند گزینش کنند به صورت پیش فرض بر حسب شغل یا محله و… عضو هیئت خواهند بود. این عرصه، عرصهی هویتهای خرد است.
بحث بعدی ارادهی سیاسی است که اثرگذار بوده است و ما را به بخش هیئتهای انبوه جمعی هدایت میکند. در وهلهی اول دلالتهای سیاسی و سپس اجتماعی دارد.
مثلا گروههای رزمندگان خرد که در زمان جنگ بودهاند از یه جایی تحت عنوان سازمانی به هیئت رزمندگان اسلام تجمیع میشود و کاملا دلالت سیاسی دارد که مجالس از مسجد و هیئت به ورزشگاه وارد شد. و تجمعات مختلف در شهرهای متفاوت ایران نیز در مناسبات مختلف براساس این دلالت شکل گرفت. چرا؟ چون هیئتهای کوچک جنبهی نمایشی ندارند! جمعیت باید نشان داده شود و مانور قدرت، قدرت نرم! برای همین اربعین هم مهم است! این امر منطقی را نیز در بردارد.
در سیاستگذاریهای کلان کشور آیینهای سنتی مترود هستند. فقط درمورد هیئتهای شهری با مدل تهرانی-سیاسی صحبت میشود.
اگر شما هم مقداری از مرکز فاصله بگیرید تعریفها خیلی متفاوت است!
شاید هدفگیری اجرا غلط باشد! شما باید با خود بدنه وارد گفتگو شوید نه با حاکمیت! حاکمیت تصمیم را گرفته و مسیر رفتهای است که قابل برگشت نیست!میتوانید با گروههای خرد وارد گفتگو شوید و نسخهی سیاستگذارانه را برای هیئتهای دانشجویی و وعاظ و مداحین و…. پیشنهاد دهید. با کارگزاران مناسک و تشکلهای خرد وارد گفتگو شوید. در اینجا شاید احتمال اثرگذاری و تغییرات و اصلاحات بیشتری خواهد بود.